اسكات كاتليپ

در گذشت بنيانگذار روابط‌عمومی‌رقابتي و كاربردي

اسكات كاتليپ مسئول پيشين روزنامه نگاري و ارتباطات جمعي در UGA، در ويسكانسين درگذشت.

وي از پيشگامان تدريس روابط‌عمومی‌بود و از سال 1976 تا 1983، رييس دانشكده روزنامه نگاري و ارتباطات جمعي در دانشگاه Grady College بود. وي در 18 آگوست در شهر مديسون در ايالت ويسكانسين درگذشت. وي از چند ماه پيش به به سرطان مبتلا شده بود.

وي مرجع پرفروش ترين كتاب‌هاي روابط‌عمومی در تاريخ مي باشد. همچنين به عنوان يكي از پيشگامان ارئه درس روابط‌عمومی‌به عنوان يك رشته دانشگاهي شناخته شده است. يكي از مجله‌هاي معتبر، او را يكي از چهره‌هاي معتبر روابط‌عمومی‌در قرن 20 معرفي كردند.

او به عنوان استاد ناظر در سال 1975 ژانويه به Grady Gollege‌ آمد و در ژوئن همان سال رييس دانشكده شد.

بعد از كناره گيري از اين مقام در سال 1983، تا سال 1985، كه باز نشسته شد به عنوان استاد دانشگاه و مدرس روابط‌عمومی‌فعاليت كرد. سال‌هاي آخر عمرش را در مديسون سپري مي كرد. قبل از اينكه به UGA بيايد، 29 سال را در هيات علمي دانشگاه ويسكاسين در رشته ارتباطات جمعي و روزنامه نگاري گذراند و همان جا بود كه رشته روابط‌عمومی‌را بنيان گذاشت.

او دستيارAllen H.Center در چاپ كتاب «روابط‌عمومی‌موثر» در سال 1952 بود كه 7 بار تجديد چاپ شده و يكي از بهترين كتاب‌ها در اين زمينه است. در سال 1997 كتاب او به نام «قدرت نامرئي» اولين داستان تاريخي روابط‌عمومی‌در آمريكاست كه آغاز اين حرفه تا 1960، چاپ شد.

چند سال پیش، PR Week، روزنامه روابط‌عمومی‌در سايه تحقيقات و مطالعات فراوان دانست و از او به عنوان كسي ياد برد كه شيوه‌هاي آموزشي را براي نسل آينده مدرسين به يادگار گذاشته است.

Bill Adam_ رييس دانشگاه فلوريدا:
به نظر من، اسكات حلقه بين روابط‌عمومی‌سنتي و روزمره بود. او نقش به سزايي در رشد و تكامل اين علم داشت و مرگ او مطمئنا پايان يك دوره مهم در تاريخ روابط‌عمومی‌است.

Bettsy Plank _ دانشگاه شيكاگو:
او يك اسطوره در روابط‌عمومی‌است. او سختكوش و مخالف فعاليت‌هاي تئوريك بود. او ما را وارد عرصه روابط‌عمومی‌رقابتي كرد و به نظر من اين كار او مهمترين و ماندگار ترين ارثيه اوست.

James E.Grunig_ رييس دانشگاه ارتباطات دانشگاه مريلند:
او بنيانگذار آموزش روابط‌عمومی‌بود. او روابط‌عمومی‌را فراتر از يك زير مجموعه رشته روزنانه نگاري ارتقا داد. او در كتاب «روابط‌عمومی‌موثر» دانش تحقيقاتي و نظم مديريت را با هم تركيب كرده است.

يك خاطره: از Glen M.Broom ‌درباره اسكات كاتليپ
وقتي كه اسكات براي تصدي پست مديريت به دانشگاه جورجيا آمد، من داراي مقام مسئول روابط‌عمومی‌در دانشگاه ويسكانسين بودم. وقتي كه شنيدم كه مردم مي گويند من جاي اسكات را گرفته ام، من به آنها توضيح دادم كه من فقط از او پيروي كرده ام و هيچ كس نمي تواند جاي او را بگيرد. اسكات در سال 1983 به سن ديگو آمد تا ششمين چاپ كتاب «روابط‌عمومی‌موثر» را مديريت كند كه اولين تجربه من در همكاري و دستياري با او بود. او سه روز را در خانه ما ماند. در حالي كه چاپ پنجم كتاب را مرور مي كرديم من از اين كه او چقدر به جزييات وارد است شگفت زده شدم.

بيشتر بخش‌هاي كتاب، تجربه‌هاي دست اول او در آموزس و كار بودند و او توضيح مي داد و چرا و چگونه مثلا اين بخش بايد تغيير پيدا كند. وقتي به روزآوري‌هال برايس چاپ ششم انجام شد به جز يك بخش، كه مورد علاقه او بود، بخش تاريخچه؛ او مي گفت اين بخش گذر زمان را چشيده است.

روياي اسكات، بر پايه تاريخي بنا شده بود كه او آن را در كتابش شناسانده بود. به نظر او روابط‌عمومی‌يعني مسئوليت پذيري اجتماعي و نه صرفا چيزي در خدمت روزنامه نگاري و تجارت و علت علاقه او به بخش تاريخچه روابط‌عمومی، شناساندن سير تكامل و شكل گيري روابط‌عمومی‌بود. او هم اكنون خود به بخش تاريخچه رواط عمومي تبديل شده است.

ترجمه: موسسه کارگزار روابط‌عمومی