تنزل جایگاه روابطعمومی ریشهای عمیقتر دارد و به دولتهای قبل از انقلاب نیز باز میگردد. متاسفانه، در طول این سالها، اهمیت ارتباطات و نقش کلیدی روابطعمومی در سازمانها به درستی درک نشده و این حوزه با بیتوجهی و بیمهری روبرو بوده است.
این بیتوجهی به تنزل جایگاه روابطعمومی در ساختارهای دولتی منجر شده است. در حالی که شعارهای زیادی در مورد اهمیت مردم و ارتباطات داده میشود، در عمل شاهد بیتوجهی به این حوزه حیاتی هستیم.
تا زمانی که جایگاه روابطعمومی در نهادهای دولتی به طور اساسی تغییر نکند و به جایگاه واقعی خود ارتقا نیابد، هیچ برنامهای، ولو بسیار ارزشمند، نمیتواند تغییری در وضعیت موجود ایجاد کند.
علاوه بر مشکل ساختاری، عوامل دیگری نیز در این زمینه نقش دارند:
عدم وجود درک صحیح از وظایف و نقش روابطعمومی: بسیاری از مدیران و مسئولان، وظایف و نقش روابطعمومی را به درستی نمیشناسند و این حوزه را صرفاً به انتشار اخبار و اطلاعیهها تقلیل میدهند.
کمبود بودجه و منابع: روابطعمومیها در بسیاری از سازمانها با کمبود بودجه و منابع مواجه هستند که این امر مانع از انجام فعالیتهای موثر و کارآمد میشود.
فقدان آموزشهای لازم: بسیاری از فعالان روابطعمومی از دانش و مهارتهای لازم برخوردار نیستند و نیاز به آموزشهای تخصصی در این زمینه دارند.
برای حل این معضل پیچیده، اقداماتی در سطوح مختلف باید انجام شود:
تغییر نگرش و دیدگاه نسبت به روابطعمومی: باید در نگرش مدیران و مسئولان نسبت به روابطعمومی تغییر ایجاد شود و این حوزه به عنوان یک بخش حیاتی و استراتژیک در سازمانها شناخته شود.
ارتقای جایگاه روابطعمومی در ساختارهای دولتی: باید جایگاه روابطعمومی در ساختارهای دولتی ارتقا یابد و از نظر سازمانی و تشکیلاتی تقویت شود.
افزایش بودجه و منابع: باید بودجه و منابع لازم برای فعالیتهای روابطعمومی در نظر گرفته شود تا این حوزه بتواند به طور موثر به وظایف خود عمل کند.
ارائه آموزشهای تخصصی: باید آموزشهای تخصصی و مداوم برای فعالان روابطعمومی در نظر گرفته شود تا دانش و مهارتهای لازم را برای انجام وظایف خود به دست آورند.
امیدواریم با اتخاذ تدابیر مناسب و با همت و تلاش فعالان روابطعمومی، شاهد تحولات مثبتی در این حوزه باشیم و جایگاه واقعی روابطعمومی در نهادهای دولتی احیا شود.