روابط‌عمومی‌: از مسئولیت اجتماعی به سمت حاکمیت زیست‌محیطی و اجتماعی (ESG)


کم‌کم شرکت‌ها و برندها به این درک می‌رسند که از نظر مشتریان، کارکنان، جوامع و سرمایه‌گذاران فقط انجام کارهای خیرخواهانه کافی نیست. امروزه شرکت‌ها بیشتر از این فلسفه که «انجام کارهای خیرخواهانه به نفع کسب‌وکارهاست» استقبال می‌کنند.

چرا این‌طور می‌شود؟ در بیشتر موارد، به این دلیل است که کارهای خیرخواهانه و منافع با هم همسو شده‌اند. به نمونه‌ی آب پاکیزه توجه کنید. همه می‌دانیم آب پاکیزه چقدر اهمیت دارد، اما هیچ‌کس نمی‌خواهد بداند که آیا نسل‌های بعد هم به آب کافی و فراوان دسترسی دارند. اما از دید شرکت جهانی تولیدکننده محصولات مراقبتی مانند شامپو و شوینده به قضیه نگاه کنید. آن‌ها به آب پاکیزه نیاز دارند چرا که می‌خواهند هم خودشان و هم مصرف‌کنندگان وقتی از محصولات‌شان استفاده می‌کنند به آب پاکیزه دسترسی داشته باشند. توجه به مسئله آب پاکیزه برای همه مردم جهان تنها یک کار خیرخواهانه نیست، بلکه در تجارت و کسب‌وکار هم مهم است.

این تغییر دیدگاه بیشتر به دلیل تقاضای ذینفعان است، مردم از سازمان‌هایی که برای آن‌ها کار می‌کنند انتظار دارند که به عنوان عامل تغییر عمل کنند.

بر کسی پوشیده نیست که ذینفعان امروزی بیش از هر زمان دیگری با دسترسی به اطلاعات مدام شما را زیر نظر دارند تا مطمئن شوند از این‌که آیا شما در این مسیر اقدامی انجام می‌دهید یا خیر. مشتریان از شما انتظار دارند شفاف عمل کنید و می‌خواهند بدانند شما در راستای این تغییر مثبت اجتماعی چه کاری انجام می‌دهید، چه اهدافی را دنبال می‌کنید و چه پیشرفتی داشته‌اید. این روند برای اکثر سازمان‌ها موجب تکامل می‌شود و این چالش را برای آن‌ها ایجاد می‌کند که در رویکرد کلی شرکت تجدیدنظر کنند و از مسئولیت اجتماعی شرکت به سمت حاکمیت زیست‌محیطی و اجتماعی تغییر مسیر دهند و سیستم حاکمیت زیست‌محیطی و اجتماعی را در کسب‌وکار خود به‌کار گیرند».

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *