بنیان گذار جامعه فارغ التحصیلان دانشکده علوم ارتباطات اجتماعی (سابق)
یادش گرامی باد رحیم آتشی، درسال 1350 خورشیدی نزدیک به 400 تن از دانشجویان رشته های روزنامه نگاری و روابط عمومی از دانشکده علوم ارتباطات اجتماعی سابق فارغ التحصیل شدند، این دانشکده که در آن روزگاران با حضور استادان نامدار و پرمایه و فهرستی از دروس عمومی و تخصصی و تلاش های پژوهشی فعالیت می کرد نقطه آغاز حرکت جدی، علمی و پر محتوا به سوی ترقی و تعالی فنون و حرفه های ارتباطی در کشور ما محسوب می گردد بطوری که هنوز و هم اکنون هم آثار درخشان تلاش های علمی و تخصصی تعداد قابل توجهی از همان دانشجویان و شاگردان اولیه آن دانشکده که امروز موهای سپید و خطوط چهره هایشان نشان از تجربه ها دارد در جای جای کثیری از مراکز و موسسات آموزشی و حرفه ای ارتباطی کشور ما به چشم می خورد و کارساز است و هدایتگر.
رحیم آتشی یکی از دانشجویان دوره اول دانشکده یاد شده در رشته روزنامه نگاری و در عین حال کارمند شرکت نفت بود، او زاده شیراز و همانند نامش به واقع رحیم بود و آتشین مزاج، گرمی عواطف و احساسات وی در همراهی و کمک به تشکیل واحدهای امدادی و رفاهی برای دوستان دانشجویش تجلی داشت، رفتار مودبانه، گرم و مهرآمیزش استادان دانشکده را نیز تحت تاثیر قرار می داد. آتشی در سال 51 دست به کار بزرگی زد، او با تلاش های بسیار و دعوت از دوستان دانشجو که یک سالی بود فارغ التحصیل شده بودند و برگزاری انتخابات نسبت به تاسیس «جامعه فارغ التحصیلان دانشکده علوم ارتباطات اجتماعی» اقدام نمود و خود نیز بر حسب آراء اعضا ریاست آنرا پذیرفت و سال بعد یعنی در سال 1352 اساسنامه و اسناد انتخابات و اسمی هیت مدیره را به ثبت رسانید و به آن رسمیت داد و این در حالی بود که در شرایط آن سال ها تشکیل و تاسیس نهادهای مدنی و تشکل های علمی و صنفی خودجوش و مستقل چندان آسان و رایج نبود، آتشی دبیرخانه کوچک و منظمی را برای جامعه» برپا نمود، حق عضویت تعیین کرد و برای اعضا کارت صادر نمود، یکی از ابتکارات جالب و تاثیرگذار وی برگزاری شب نشینی ها و به تعبیری میهمانی های ماهیانه اعضا، جامعه در باشگاه نفت بود که تاثیرات مفید و مثبت و با برکتی را در پی داشت.
آقای آتشی اوایل دهه شصت به بلژیک رفت و در آنجا اوقاتی را به مطالعه و تحقیقات علوم سیاسی و نفتی گذرانید و مجددا به ایران بازگشت و در سال های اخیر دوران بازنشستگی را می گذرانید. و «جامعه» ذکر شده هم دیگر فعالیت و رونقی نداشت، شادروان رحیم آتشی در سوم فروردین سال جاری بعلت بیماری درگذشت، در چهلمین روز وفات وی یعنی سیزده اردیبهشت جمعی از دانشجویان دوره های پیشین و از اعضای «جامعه» به همراه استاد دکتر کاظم معتمدنژاد پدر علوم ارتباطات در ایران و از بنیان گذاران دانشکده علوم ارتباطات اجتماعی سابق و استاد ممتاز فعلی دانشکده علوم ارتباطات به خانه وی می رفتند و با همسر و تنها فرزندش ملاقات نمودند.
در این مجلس و یک از حضار ضمنی ادای تسلیت از خاطرات و خدمات مرحوم آتشی یاد کردند، از جمله استاد کاظم متولی از صاحبنظران علوم ارتباطات و روابطعمومی که از اعضای «جامعه» و هم دوره مرحوم آتشی است ضمن یادآوری خاطراتی از دوران تحصیل اظهار داشت «انتظار و توقع بجایی است که هر دانش آموخته ای در هر رشته علمی و تخصصی به نحوی ادای دین کرده و در راستای اهداف دانشی که آموخته است منشاء خدمت و اثر و نتیجه ای باشد، از فارغ التحصیلان علوم ارتباطات کسانی در مطبوعات قلم می زنند، کسانی در دفاتر روابط عمومی ها به فعالیت های ارتباطی مشغول می شوند و کسانی هم به امور پژوهشتی و تالیف و تدریس می پردازند، اما دنیای ارتباطات و حوزه های انجام وظیفه در آن بسیار گسترده و متنوع است فی المثل مرحوم آتشی این وظیفه ادای دین و منشاء اثر خیر بودن را در قالب اهتمام به تاسیس انجمن و مرکزی که دانش آموختگان پراکنده را دور هم جمع کند انجام داد و در حقیقت کاری را که می بایست به عنوان یک ارتباط گر انجام دهد اینگونه و به شایستگی متحقق ساخت، اولا تشکیل و تاسیس یک تجمع رسمی با عنوان «جامعه» آن هم در آن روزگاران کاری بدیع، نو و ابتکاری بود، ثانیا وی اصلا اهل تظاهر، تفاخر، تعارف و تصنع نبود به خاطر دارم که در گردهمایی های اعضای جامعه در باشگاه یک بار هم سخنرانی نکرد و حتی اوقاتی را برای خوش آمدگویی و تعارف هم صرف نمی کرد، ثالثا از مسئولان و استادان دانشکده هم برای شرکت در جمع فارغ التحصیلان و اعضای جامعه در شب نشینی های باشگاه نفت دعوت می کرد و این ملاقات ها بسیار حسن اثر داشت، رئیس وقت دانشکده و شادروان ها دکتر نطقی و استاد عماد افشار همواره در جمع فارغ التحصیلان حضور می یافتند و استاد دکتر معتمد نژاد که عمرش دراز باد فروتنانه در تمام جلسات شرکت می کرد، آخرین نکته مهم درباره موهبت های این گردهمایی ها آنکه در خلال این چند ساعت ملاقات و حرف و شام چه بسا اعضایی که هنوز بی کار بودند، کسانی که از تصدی و شغل خود رضایت نداشتند، کسانی که در نیمه راه تالیفی، ترجمه ای، مقاله ای درگیر بودند و حتی بعضا افرادی که برای بعضی از کارهای خصوصی خود نیاز به راهنمایی داشتند با مذاکره و مشورت با هم در رفع مشکلات و ایجاد تسهیلات لازم اهتمام می نمودند.
نفس وجود گردهم آیی و ملاقات و دیدار و مذاکره، تفاهم برانگیز و مشکل گشا است و یکی از اهداف عمده هرگونه ارتباطی هم همین تفاهم و تبادل است، بنابراین مرحوم آتشی یک فعال ارتباطی و مبتکر بود، مشی و شیوه کار سالم و پرفایده او می تواند راهنمای عمل برای انجمن هایی باشد که امروزه از لحاظ کمی رو به گسترش اما از نظر کیفی نوعا فاقد کارآمدی های مورد انتظار هستند باشد، امروزه به دلایل مختلف به نفس وجودی تجمع و گردهم آیی کمتر توجه می شود و تشکل ها اوقات خود را معمولا به بورکراسی و امور تربیتی و تشریفاتی می گذرانند و نشست های آنان نیز به گردهم آیی های چند نفره هیت مدیره منحصر می باشد و جلساتی که هم اعضای مجمع در آنها شرکت داشته باشند به ندرت اتفاق می افتد.
در این مراسم بعضی از مطبوعاتی ها و مدیران دفاتر روابط عمومی های قدیم و جدید نیز شرکت داشتند، از جمله حضار آقایان دکتر محسنیان راد، هوشنگ یاسین زاده و علی میرسعید قاضی از مدرسان ارتباطات و همچنین مهدی باقریان مدیر موسسه کارگزار روابط عمومی بودند.
یاد و خاطره رحیم آتشی گرامی باد، روانش شاد باد.