مديريت و ارتباطات بحران

سخنران: پروفسور حسام الدين بيان
رييس هيئت مديره مركز آموزش و پژوهش صنايع ايران

كميته كارگاه
سومين كنفرانس بين‌المللي روابط‌عمومی ايران
آبان ماه 1385

 

مقدمه
در عصر انفجار اطلاعات و گسترش شگفت آور دستگاه هاي خبررساني و ارتباط جمعي، آگاهي و دسترسي و تحولات و تغييرات در گوشه و کنار گيتي به علت سيال و روان بودن اطلاعات افزار که تابع قانون ظروف مرتبط در فيزيک مي باشند آسان شده، ارتباط مستقيم اين ظروف پيوسته به يکديگر موجب مي شود اين ماده سيال در تمام ظروف در يک سطح جاي خود را باز کند. به همين دليل قانون دوم که قانون انتقال فشار در دانش فيزيک کلاسيک است در بحران هاي مختلف در نقاط گوناگون جهان صادق مي شود يعني فشار وارد آوردن به سطح آب، فشار را به کليه نقاط در داخل مايع منتقل مي سازد.

آگاهي مردم بيدار (Information – Ware) و انتشار اخبار و تغييرات و رويدادها با سرعت عجيب و پيشرفت فزاينده تکنولوژي موجب بيداري ملت ها واقوام مختلف شده است. ملت ها ديگر در دهکده جهاني به گفته مک لوهان (Mc Luhan) در عصر الکترونيک و در همسايگي بنابه اظهار نظر چرچ من (Churchmann) در کتاب “چالش با استدلال ” (Chall enge of reason) ديگر تئوري ويليام اگبرن (William Ogburn) (1886-1959) جامعه شناس عصر حاضر درباره پس افتادگي فرهنگي (Cultural lag) به دليل نامتوازن بودن آهنگ تغيير در بخش هاي گوناگون در عصر بحران هاي اقتصادي، سياسي، اجتماعي، صنعتي مطرح نيست. در عصر فراصنعتي جاي جملات مشهور دانشمندان و سرداران قرون گذشته را شعار جديدي اشغال کرده است. فرانسيس بيکن روزي گفت (دانستن توانستن است). ناپلئون سردار نامي و امپراتور فرانسه اظهار داشت: (خواستن توانستن است). امروز دانشمندان معتقدند (دانستن مبناي تحول و تغيير است). کريستوفر رايت (Chris, Wright) عضو انستيتوي مطالعات اجتماعي علمي اعلام کرده است: ” هنگامي که شرايط مبرم سازماني متحول مي شود و شروع به تغيير مي کند تغييرات به موازات آن در درون سازمان ها به وقوع مي پيوندد.

جنبش هاي جوانان، مذهب گرايان، تحولات و بحران هاي سياسي، اقتصادي، فرهنگي، صنعتي، مديريتي، قومي، تکنولوژيکي، جمعيتي، فقـر، آلودگي محيط زيست، بحران انرژي، بحران کمبود آب، بحران کمبود مواد غذايي و بيماري هاي تازه شناخته شده مانند ايدز، بحران گسترش شهرها و شهرنشيني، بحران هاي ناشي از خطرات و بلاهاي آسماني مانند زلزله، سيل، آتش سوزي، خشک سالي، طوفان ها، باران هاي اسيدي، نابودي لايه ازن و اثرات ناشناس مرگ بار اشعه ماوراء بنفش، گرم شدن کره زمين، کويري شدن سرسبزي ها و جنگل ها، يک قطبي شدن و چند قطبي شدن جهان، جنگل هاي منطقه اي، قومي، اغتشاشات داخلي، اختلافات نژادي، مذهبي، جنسي و بحران دمکراسي… را موسسه نظاره گر بحران هاي بين المللي همه ساله در کتابي به نام توضيح و روشنگري وضع جهان (World Watch Institute (State of world)) در شکل ها و جلوه هاي مختلف بحران نام گذاري مي کند. با اين ترتيب، کليه تحولات و اتفاقات سياسي،

ناپايداري تعادل و توازن هاي اقتصادي، سياسي و اجتماعي و رويارويي هاي ايسم هاي ظاهرفريب (کاپيتاليزم، صهيونيزم، ماترياليزم، پان تورکيزم، کمونيزم، مائوئيزم و…) موجبات التهابات دامنه دار و بحران آفرين و سرنوشت ساز شده است. بديهي است که اين قبيل بحران ها گاهي آسايش، امنيت، رفاه و سلامت سازمان ها و جوامع را دستخوش روان نابساماني و آشوب مي سازد اما در صحنه دانش مديريت بخشي را که بسيار حساس و مستلزم آينده نگري و طرح ريزي هاي استراتژيکي است تحت عنوان مديريت بحران و مديريت در بحران و بحران مديريت گشوده است.

مديران توانا، لايق، الگو، ژرف نگر، آينده نگر و کارآفرينان “تحرک آفرين” نقش کارساز را به عنوان عامل تغيير (Change Agent) در بحران ها و مديريت بحران به عهده دارند.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *