نویسنده: مهدی باقریان
در دنياي ارتباطات شبكه اي، مشاركت، صداقت و شفافيت در كانون همه فعاليت ها قرار دارد. ما چه بخواهيم و چه نخواهيم در عصر ارتباطات شبكه اي زندگي مي كنيم و به همين دليل دستكاري حقيقت بسيار مشكل شده است به طوری که دوره «مديريت پيام» به شکل سنتی به سر آمده و ارتباطات شهروندي بر روح و زمان ما حاكم شده است. اين امر نشان مي دهد كه جامعه نيازمند ارتباطات جديد و بهتر است. ما هرگز قادر به حل مشكلات نخواهيم بود مگر اين كه در نحوه ارتباطات خود، تغييرات اساسي و بنيادي ايجاد كنيم.
لهذا براي سازمان ها و شركت ها لازم است كه در نوع ارتباطات خود به ويژه رفتارهاي فرهنگي و ارتباطي خود تغييراتي ايجاد كنند. در «دي ان اي» سازمان ها بايد تغييرات محسوسي ايجاد شود تا «رويكرد ارتباط از پايين به بالا» جايگزين «رويكرد ارتباط از بالا به پايين» شود.
مديران اجرايي واقعي، براي توليد دنياي بهتر و ارتباطات پيش رونده، ارزشهاي زيادي قائل هستند و از پیروی از الگوهاي ورشكسته گذشته اجتناب ميكنند. اين رويكرد، ريشهاي و خلاقانه است و ذينفعان سازمان را براي پيشرفت و ساختن جامعهاي مثبتتر و سودمندي اجتماعي بيشتر دور هم جمع ميكند. علاوه بر آن، اين امر به تحقق جامعه بهتر با ارزشها و اهداف مشترك در مقياس بزرگ تر كمك ميكند.
مضاف بر آن باید توجه داشته باشیم قدرت شهروندي در حال افزايش است و شركت ها و سازمان ها چاره اي ندارند كه پاسخگو باشند و روش هاي عملياتي و كاركردي خود را تغییر داده و یا بهينه سازي نمایند.
با اين حال، با توجه به گسترش ارتباطات شبكه اي يك نوع «حماسه ارتباطي» در حال رخ دادن است و آن اين است كه مشتريان و مخاطبان زمام امور را در دست مي گيرند و ما چاره اي نداريم جز اين كه خودمان را با شهروندان جدید هماهنگ سازيم و طبق نيازهاي ايشان، برنامه ريزي كرده و محصولات و خدمات خود را ارايه كنيم.
علاوه بر آن، به همان اندازه كه جامعه به نحو فزاينده اي به ارتباطات شبكه اي روي مي آورد، به همان ميزان شركت ها و سازمان ها و آدم ها بازتر، شفاف تر و پاسخگوتر مي شوند و مطمئن باشید گذر از آن به عنوان یک مرحله تاریخ ساز و حساس، اجتناب ناپذیر است و خواه ناخواه هر مقاومتی در برابر آن شکننده خواهد بود. به امید آنروز.