
دستور زبان عمل و تاکتیکهای چاپلوسی – استفاده استراتژیک از رفتارهای همبستگیمحور
۱. چاپلوسی چیست؟
چاپلوسی یک پدیده اجتماعی است که مرز نازکی بین رفتار قابل قبول و غیرقابل قبول دارد و بعد استراتژیک زبان را آشکار میکند. به طور کلی، چاپلوسی شامل تعریف و تمجید بیش از حد، اغلب با هدف کسب منافع مادی یا اجتماعی است. این رفتار ممکن است شامل اغراق، بزرگنمایی یا نادیده گرفتن کاستیها باشد.
۲. کارکردها و اهداف چاپلوسی:
چاپلوسی میتواند اهداف مختلفی داشته باشد:
تبادلی (Transactional): ارائه چاپلوسی در ازای چیزی که چاپلوس میخواهد.
خودترویجی (Self-promotional): استفاده برای مدیریت تصویر و اعتبار فرد.
روابطی (Relational): ایجاد، تقویت یا حفظ روابط انسانی.
۳. شرایط و ویژگیها:
چاپلوسی وقتی مؤثر است که غیرمعمول، برجسته و غیرمنتظره باشد. عواملی که باعث شناسایی یک رفتار به عنوان چاپلوسی میشوند شامل موارد زیر هستند:
دریافتکننده چاپلوسی سزاوار آن نیست.
چاپلوسی منفعتی برای گوینده دارد.
الگوی رفتاری چاپلوسانه وجود دارد.
پیام اغراقآمیز است.
رابطه قدرت نابرابر بین گوینده و مخاطب وجود دارد.
در موقعیت عمومی انجام شده است.
۴. چاپلوسی در روابط انسانی و سیاسی:
چاپلوسی اغلب در روابط سلسلهمراتبی یا سیاست به عنوان ابزار ایجاد همبستگی یا نفوذ استفاده میشود. همچنین، در فضای آنلاین و رسانههای اجتماعی، بهکارگیری چاپلوسی برای جلب توجه رهبران یا سایر اعضای جامعه سیاسی مشاهده میشود.
۵. رویکرد عملی:
چاپلوسی به عنوان بخشی از رفتار اجتماعی میتواند هم مثبت و هم منفی باشد.
برای ایجاد روابط صمیمانه یا کاهش فاصله اجتماعی، باید به مهارتهای ارتباطی بالا مجهز بود.
استفاده هدفمند و حسابشده از چاپلوسی، طنز و علاقه به زندگی شخصی مخاطب میتواند روابط انسانی را تقویت کند.
چاپلوسی نمایانگر «بعد تاریک اجتماعی بودن» است، زیرا همواره با هدف بهرهبرداری استراتژیک از زبان مثبت انجام میشود. با این حال، اگر به درستی و با درک دقیق شرایط اجتماعی و سلسلهمراتب قدرت بهکار رود، میتواند ابزاری قدرتمند برای ایجاد همبستگی، نفوذ و مدیریت روابط انسانی باشد.
نویسنده: رونی دانزیگر، دانشگاه تلآویو
منتشر شده در: Journal of Pragmatics
مراقب طلسم چاپلوسی باشید
همیشه جالب است که واکنش ما به یک تعریف یا چاپلوسی چگونه است. وقتی کسی میگوید: «خانهات زیباست» یا «کفشهایت عالیاند»، معمولاً تلاش میکنیم آن را کماهمیت جلوه دهیم یا سریع از آن عبور کنیم، بهجای اینکه صرفاً تشکر کنیم و از لحظه لذت ببریم. اما وقتی موضوع مربوط به زندگی حرفهای ماست، این فروتنی از بین میرود و فکر میکنیم: «وای، آنها مرا انتخاب کردهاند، مرا میخواهند، لابد مرا دوست دارند، حتماً من خاصم.» و سپس بدون بررسی دقیق منبع، تحت تأثیر چاپلوسی قرار میگیریم.
بهعنوان مربی کارآفرینان در جذب سرمایه، همیشه به آنها توصیه میکنم: «اگر سرمایهگذار یا مشاور مهمی به شما و شرکتتان علاقه نشان داد، اجازه ندهید خودتان تحت تأثیر چاپلوسی قرار بگیرید.» آنها ممکن است واقعاً به پیشنهاد شما علاقهمند باشند یا بخواهند دربارهی حوزهی فعالیت شما اطلاعات کسب کنند. ممکن است شرکتی در پرتفوی آنها با شما همافزایی داشته باشد و دلایل دیگری نیز وجود دارد. برای کارآفرینان، چاپلوسی اغلب نادر و وسوسهانگیز است. وقتی ناگهان احساس «خواستنی بودن» میکنیم، تقریباً مسحور آن میشویم. در چنین مواقعی، باید لذت ببریم اما همزمان با دقت و مثل بررسی شریک یا کارمند، تصمیم بگیریم و گرفتار طلسم چاپلوسی نشویم.
اگرچه من این استراتژی را آموزش میدهم، خودم هم گاهی گرفتار آن میشوم. هفته گذشته برای پیوستن به گروهی از رهبران جهان در یک فروم سالانه و فقط با دعوت شخصی، دعوت شدم و همان طلسم چاپلوسی بر من اثر کرد. تنها زمانی که تقویم و پروازها را بررسی کردم، جزئیات رویداد را دیدم و متوجه شدم شاید این فرصت واقعاً چیزی نباشد که بخواهم دنبال کنم. اما آن صدای درونی را نادیده گرفتم و ثبتنام را آغاز کردم، زیرا «آنها مرا انتخاب کرده بودند!» خوشبختانه فرآیند ثبتنام کامل نشد و وقتی دوباره به آن نگاه کردم، بخشی از طلسم چاپلوسی از بین رفته بود و توانستم واقعبینانه ببینم که این فرصت واقعاً «مورد من» نیست. در سالهای گذشته، از دور به چنین رویدادی با حسرت نگاه کرده بودم، اما بررسی دقیق نشان داد با تصورم متفاوت است. توجه کنید که گفتم «تصورم».
چرا چاپلوسی و تعریف متفاوتاند؟
تعریف و چاپلوسی در سطح ظاهری ممکن است شبیه هم به نظر برسند، اما تفاوت زیادی دارند. طبق دیکشنری Merriam-Webster:
چاپلوسی (Flattery): تمجید نادرست یا افراطی است.
تعریف (Compliment): احترام یا تحسین صادقانه به فرد دیگر است.
چاپلوسی صادقانه نیست، اما تعریف با صداقت انجام میشود.
تشخیص تفاوت آنها آسان نیست. اگر کسی که ممکن است از شما سود ببرد، شما را «خواستنی» یا «خاص» احساس دهد، ممکن است طلسم چاپلوسی بر شما اثر کند. مراقب باشید فریب نخورید!
در تجربه شخصی من، دعوت به این رویداد در نهایت چندان ویژه نبود. چند روز پس از متوقف کردن ثبتنام، ایمیلی دریافت کردم که با ارائهی تخفیف قابل توجهی، مرا ترغیب میکرد دوباره ثبتنام کنم.
یک درس دیگر آموخته شد: هرگز اجازه ندهید چاپلوسی، تصمیمات حرفهای شما را تحت تأثیر قرار دهد.
منبع: www.robbiehardy.com
🟦 تحسین مثبت است، اما اگر به چاپلوسی تبدیل شود چه؟
تحسین، در ذات خود امری نیکوست؛ اما هنگامیکه از حد بگذرد و به اغراق و تظاهر بدل شود، ماهیتی ریاکارانه و غیرصادقانه پیدا میکند. در ظاهر ممکن است ستایش بیشازحد، مثبت و خوشایند جلوه کند، اما در واقع میتواند فاقد صداقت بوده و از میل به جلب توجه یا کسب منفعت شخصی سرچشمه بگیرد.
هرچند همهی ما از تعریف و تحسین لذت میبریم، باید مراقب باشیم این تحسین واقعی به دام چاپلوسی و تملق نیفتد. چنین رفتار فریبکارانهای در نهایت به بیاعتمادی، دلسردی و فروپاشی روابط انسانی منجر میشود.
برخی افراد از چاپلوسی لذت میبرند، زیرا احساسات و عزتنفسشان را تقویت میکند. اما وقتی چاپلوسی بیشازحد یا آشکارا ساختگی باشد، بهراحتی بهعنوان رفتاری فریبنده و غیرصادقانه شناخته شده و نتیجهای معکوس خواهد داشت.
🌿 تفاوت تحسین واقعی با چاپلوسی
از مادری که از رشد فرزندش شگفتزده میشود تا عاشقی که زیبایی معشوقش را تحسین میکند، در ستایش صادقانه نوعی فضیلت وجود دارد. تحسین واقعی، بر پایهی حقیقت و اصالت شکل میگیرد و باعث احساس ارزشمندی و احترام میشود؛ تأثیری که چاپلوسی هرگز نمیتواند ایجاد کند.
درک تفاوت میان تحسین (Admiration) و چاپلوسی (Adulation)، ما را توانمند میسازد تا در روابط انسانی مرز میان صداقت و تملق را تشخیص دهیم.
تحسین، بر پایهی احترام و پذیرش واقعی دستاوردهاست،
اما چاپلوسی، اغلب آغشته به نیتهای پنهان، حسادت یا منفعتطلبی است.
🎭 چاپلوسی در جامعه و سیاست
در طول تاریخ، تحسین واقعی همیشه وجود داشته است، اما چاپلوسی و تملق از دوران حکومتهای استبدادی پا گرفتند. در دربار پادشاهان، متملقان مأمور بودند تا موفقیتها و قدرت شاه را بیش از واقعیت جلوه دهند. هرچه تملق بیشتر، پاداش نیز بیشتر.
امروزه نیز سیاست مملو از چاپلوسانی است که برای کسب منافع شخصی حاضرند تا هر حدی پیش روند.
چاپلوسی همچون آفتی است که هم چاپلوس و هم چاپلوسیشونده را فاسد میکند. هر دو در دام فریب گرفتار میشوند و قربانی خودخواهی و توهم قدرت میگردند.
📱 چاپلوسی مدرن؛ در عصر شبکههای اجتماعی
در دنیای امروز، نوع تازهای از چاپلوسی با نام «تملق متقابل» در شبکههای اجتماعی رایج است:
«تو پست من را لایک کن، من هم پست تو را لایک میکنم.»
در این فضای مجازی، حتی میتوان تحسین و پسند ساختگی خرید! این چرخهی کاذب ما را به این باور غلط میرساند که چاپلوسی، دوستی میآورد و محبوبیت میسازد؛ درحالیکه تنها به خودفریبی و تورم کاذبِ خودپنداره منجر میشود.
چنانکه گفتهاند:
«چاپلوسی مانند آدامس است؛ میتوانی از طعمش لذت ببری، اما نباید آن را قورت دهی.»
❤️ چاپلوسی در روابط عاشقانه
در روابط عاطفی نیز نوعی تملق نهفته است. مردان برای جلب توجه زنان از چاپلوسی کلامی یا رفتاری بهره میبرند و زنان نیز اغلب از شنیدن ستایش دربارهی زیبایی و رفتارشان لذت میبرند. اما ذهنهای آگاه و قلبهای حساس میتوانند نیت واقعی پشت این چاپلوسی را درک کنند.
ادبیات عاشقانهی شرق و غرب پر از نمونههای اغراقآمیز ستایش معشوق است. پرسش اینجاست: آیا اینها تحسین صادقانهاند یا فقط بازیهای شاعرانهی چاپلوسانه؟
⚖️ مرز میان تحسین و تحقیر
زندگی مسیری باریک میان تحسین و تحقیر است. موفقیت و شکست، همچون دو ریل قطار، همواره در کنار هم حرکت میکنند.
عزتنفس پایدار از احترام واقعی و شایستگی شخصی سرچشمه میگیرد، نه از تحسینهای ساختگی یا شهرت سطحی.
فردی که به ارزشهای درونی خود آگاه است، نیازی به تحسین و تملق دیگران ندارد. ذهنی پویا و خلاق، با صداقت و اصالت میدرخشد، بیآنکه نیازمند تصدیق دیگران باشد.
«غیبت یعنی پشت سر کسی گفتن آنچه جرأت گفتنش را در حضورش نداری،
و چاپلوسی یعنی در حضورش گفتن چیزی که در غیابش هرگز نخواهی گفت.»
در نهایت، زمانی به تعالی واقعی میرسیم که ذهنمان دلمان را تحسین کند و دلمان روحمان را بستاید؛
زیرا هیچ ستایشی زیباتر از احترام صادقانه به خویشتن نیست.
از مقالهی
«Adulation is Positive, but What if it is Flattery?»
(تحسین مثبت است، اما اگر به چاپلوسی تبدیل شود چه؟)
نوشتهی دکتر آنوج (Dr. Anuj)
منبع: www.relationstheweb.com
هنر چاپلوسی – آیا آن را درست انجام میدهید؟
میتوانم صادقانه بگویم، واقعاً از لباسی که امروز پوشیدهاید خوشم میآید، جدید است؟ و آن داستانی که دیروز برایم گفتید، بینظیر بود! مدتها بود اینطور نخندیده بودم. این فقط تلاشی کوچک برای چاپلوسی بود؛ همان چیزی که کارشناسان «چن» (Chan) و «سِنگوپتا» (Sengupta) آن را هنر ارائهی تعریف و تمجیدهای دلپذیر مینامند و از قدیمیترین روشهای اقناع در تاریخ ارتباطات میدانند.
اما چرا و چگونه از یک جملهی ساده و دلنشین میتوان به ابزاری برای متقاعدسازی رسید؟ و اگر چاپلوسی تا این اندازه مفید است، چگونه باید آن را درست انجام داد؟
در یک جمله، چاپلوسی مؤثر است چون ما دوست داریم چیزهای خوبی دربارهی خودمان بشنویم. پژوهشگرانی مانند «فونک» (Vonk) نشان دادهاند که این میل درونی سبب میشود نسبت به چاپلوس واکنش مثبت نشان دهیم، زیرا گفتههای او همان چیزی را تقویت میکند که دوست داریم دربارهی خود باور کنیم؛ مثلاً اینکه سلیقهی بینقصی در لباس داریم یا شوخطبعی فوقالعادهای داریم.
در انتهای طیف چاپلوسی، به مفهوم «تملقجویی» (Ingratiation) میرسیم؛ که تنها به چاپلوسی محدود نمیشود بلکه شامل همسویی با عقاید دیگران و انجام لطفهایی برای آنان نیز هست. یعنی علاوه بر تمجیدهای دلپذیر، ممکن است وانمود کنید با همان دیدگاه موافقید یا در کاری به شخص مقابل کمک کنید.
پژوهشگر «پارک» (Park) معتقد است چاپلوسی میتواند در محیط کار، ابزار مؤثری برای ایجاد روابط تبادلی اجتماعی با مدیران و صاحبان قدرت باشد؛ کسانی که میتوانند به پیشرفت شغلی ما کمک کنند و «دسترسی به منابع ارزشمند» را در اختیار دارند.
در همین راستا، پارک به تحقیقات دیگری اشاره میکند که نشان دادهاند تاکتیکهای تملقجویی با پیشرفت حرفهای، ارزیابیهای مثبت عملکرد و حتی افزایش حقوق در ارتباط بودهاند. علت این امر در دو مفهوم نهفته است: «تأثیر مثبت عاطفی» (Positive Affect) و «اصل مقابله بهمثل» (Reciprocity). بهگونهای که در یک پژوهش از «استرن» (Stern) و «وستفال» (Westphal) مشخص شد مدیرانی که در رفتار خود چاپلوستر بودند، بیشتر از سوی مدیرعامل برای عضویت در هیئتمدیره معرفی میشدند.
اما آیا باید همه ما به سراغ چاپلوسی و تملق برویم؟ البته که نه، موضوع به این سادگی نیست. همان مطالعهی استرن و وستفال نشان داد پدیدهی تعصب درونگروهی و برونگروهی (In/Out Group Biases) نیز در کار است. عنوان همان تحقیق «چاپلوسی شما را به هر جایی میرساند (بهویژه اگر مرد سفیدپوست باشید)» بهروشنی بیانگر این تبعیضهاست.
چاپلوسیِ غیرصادقانه
اگر واقعاً سلیقهی رئیستان در انتخاب پیراهن را تحسین نمیکنید، آیا میتوانید وانمود کنید که از آن خوشتان آمده است؟ پاسخ احتمالاً بله است.
در مقالهای با عنوان «چاپلوسی غیرصادقانه هم کار میکند» (Insincere Flattery Actually Works)، چن و سنگوپتا توضیح میدهند که هنگام چاپلوسی دو واکنش در ذهن شکل میگیرد:
واکنش نخست، واکنشی ضمنی و ناخودآگاه است (مثل اینکه بشنویم: «پیراهن قشنگی پوشیدهای» و احساس خوبی پیدا کنیم)؛ واکنش دوم، آگاهانه و تحلیلیتر است، زمانی که فرد احتمال میدهد هدف پنهانی در کار باشد («آیا واقعاً پیراهنم را دوست دارد یا فقط میخواهد زودتر مرخص شود؟»).
نکتهی جالب پژوهش این است که حتی وقتی فرد متوجه نیت احتمالی پشت چاپلوسی میشود و میداند تعریف، کاملاً صادقانه نیست، قدرت اثر واکنش ضمنی اولیه بهطور کامل از بین نمیرود. آن لذت اولیه از شنیدن جملهای خوشایند، در ذهن باقی میماند و ذهن بعدها نمیتواند کاملاً آن را بیاثر کند.
«ویلسون» (Wilson)، «لیندزی» (Lindsey) و «اسکولر» (Schooler) این پدیده را به «بازیابی شناختی» (Cognitive Retrieval) نسبت میدهند؛ یعنی وقتی ظرفیت ذهن محدود است، نگرش ضمنی بهصورت خودکار بروز میکند.
برداشت دیگران از چاپلوسی
اما موضوع دیگری نیز هست: دیگران دربارهی شما چه فکری میکنند وقتی شاهد چاپلوسیتان هستند؟
اگر کسی بشنود که شما ارائهی همکارتان را تحسین میکنید، چه برداشتی خواهد داشت؟
چن و سنگوپتا در پژوهشی دیگر دریافتند که تماشای چاپلوسی در دیگران میتواند حس حسادت یا حتی نفرت نسبت به چاپلوس ایجاد کند. مثلاً شنونده ممکن است فکر کند: «چرا هرگز از ارائهی من تعریف نکرد؟»
با این حال، اگر فرد چاپلوسیشونده از نظر موقعیت یا نقش با ناظر تفاوت داشته باشد (مثلاً اصلاً ارائهای نداشته)، نگرش ضمنی او نسبت به چاپلوس مثبتتر خواهد بود. حتی اگر چاپلوسی حسادتبرانگیز باشد، میتواند در نهایت انگیزهای برای پیشرفت دیگران شود.
خطر چاپلوسی برای خود فرد چاپلوسیشونده
ممکن است فکر کنید فردی که مورد چاپلوسی قرار میگیرد همیشه برنده است؛ چون همه دوست دارند چیزهای خوب دربارهی خود بشنوند. اما پارک هشدار میدهد چاپلوسی بیشازحد و تأیید مداوم نظرات رهبران میتواند به اعتمادبهنفس کاذب و خودبزرگبینی منجر شود.
در چنین شرایطی، مدیران ممکن است تمایلی به تغییر استراتژیهای ناکارآمد نداشته باشند، زیرا احساس میکنند شکستناپذیرند.
در نهایت، چاپلوسی میتواند دیگران را خوشحال کند و حتی در مسیر شغلی ما مؤثر باشد، اما اگر درست انجام نشود، ممکن است به احساسات دیگران لطمه بزند و به خود ما نیز آسیب برساند.
همانطور که نویسنده میگوید:
«چاپلوسی، همچون هر شکل از ارتباط انسانی، هنری است که برای تسلط بر آن باید تمرین کرد.»
هنر چاپلوسی – آیا آن را درست انجام میدهید؟
نویسنده: پاول راسل (Paul Russell)
منبع: Training Zone
موضوع: مهارتهای رفتاری، ارتباطات و تعامل اجتماعی
