کتاب “مدیریت و برنامهریزی روابط عمومی تجربهمحور” منتشر شد

کتاب “مدیریت و برنامهریزی روابطعمومیتجربهمحور” (مجموعه مقالات شانزدهمین کنفرانس بینالمللی روابطعمومیایران) بکوشش حسن بشیر و مهدی باقریان توسط انتشارات کارگزار روابطعمومیدر 232 صفحه منتشر شد.
عنوان کتاب: مدیریت و برنامهریزی روابط عمومیتجربهمحور
به کوشش: حسن بشیر- مهدی باقریان
ویرایش: زهرا بابازادهگان
حروفچین و صفحهآرا: غلامحسن بابازادهگان
طرح جلد: علي قاصدي
انتشارات: کارگزار روابطعمومی
نوبت چاپ: اول/1399
شمارگان: 1000 جلد
شابک: 4-96-5374-600-978
تعداد صفحات: 232 صفحه
تلفن پخش: 09121938419- 6694367 (021)
وب سایت: www.irancpr.ir- www.shara.ir -www.kpri.org
پست الکترونیک: info@irancpr.org-kargozar80@yahoo.com
فهرست مطالب
مقدمه
بخش اول: مقالات
نظام ارتباطی، برنامهریزی و توسعه در ایران؛ ارائه یک چارچوب/ مسعود طوفان، قادر باستانی، محمدحسن داد
مدیریت یکپارچه روابطعمومیجدید و همه جانبه نگر/ دکتر سعیدرضا عاملی
نقش روابطعمومیدر آشکارسازی مسائل/ دکتر عبدالله آقایی
تحلیل محتوای سازمان بر پایه OKR (اهداف و نتایج کلیدی)/ دکتر حسن بشیر
الگوی کاربردی مدیریت آسیبشناسی ارتباطات درونسازمانی/ دکتر احمد یحیایی ایلهای، مهندس بهنام صیفوری
تحلیل محتوای نشریه پیام صادق: مطالعه موردی/ دکتر حسن بشیر
نقش روابطعمومیدر استقرار مسئولیت اجتماعی با تاکید بر: شرکت پالایش نفت تبریز/ شاکر خفایی
نقش روابطعمومیدر مستندسازی بحران/ دکتر عباس خسروانی
بخش دوم: ایدهها
کلینیک روابطعمومی/ دکتر حسن بشیر
پیوست اطلاعرسانی طرحها و پروژههای عمرانی و خدماتی دستگاههای اجرایی/ سیدمحمدرضا بهشتی پور
بخش سوم: پیوست
گزارش برگزاری شانزدهمین کنفرانس بینالمللی روابطعمومیایران
در بخشی از مقدمه کتاب آمده است:
کتاب «مدیریت و برنامهریزی روابطعمومی تجربهمحور» شامل مقالات مختلفی است که برخی از آنها در کنفرانس ارائه و برخی نیز به دبیرخانه کنفرانس واصل و پس از ارزیابی مورد انتشار قرار میگیرند.
کتاب شامل سه بخش است: بخش اول: مقالات، بخش دوم: ایدهها، بخش سوم: گزارش برگزاری کنفرانس. در بخش اول، 8 مقاله و در بخش دوم، دو ایده مهم مطرح شدهاند. در این رابطه، برای آشنایی بیشتر خوانندگان، چکیده ای از مقالات و ایدههای مطرح در کتاب ارائه شوند.
مقاله اول با عنوان «نظام ارتباطی، برنامهریزی و توسعه در ایران: ارائه یک چارچوب» نوشته مسعود طوفان، قادر باستانی و محمدحسن داد است. این مقاله میکوشد با بکارگیری نظریههای ارتباطات جمعی و با استفاده از روش تحلیلی- توصیفی، ضمن بیان دلایل بیتوجهی برنامهریزان به سازوکارهای الحاقی رسانهای در برنامههای توسعه کشور، با ارائه یک چارچوب عملی، جایگاه پیوست رسانهای در تغییر نگرش و همراهی عمومیبا برنامههای توسعهای را تبیین نماید. تعریف پیوست رسانهای و مراحل آن، اهمیت ارتباطات رسانهای، پیشینه و آسیبهای کنونی فقدان پیوست رسانهای در برنامههی توسعه کشور، ارائه مدلی برای الحاق پیوست رسانهای به برنامههای توسعه، تولیگری و چگونگی سازوکار اجرایی آن از دیگر موضوعاتی است که در این مقاله مود توجه قرار میگیرد.
مقاله دوم با عنوان «مدیریت یکپارچه روابطعمومیجدید و همه جانبهگیر» نوشته سعیدرضا عاملی است. در این مقاله آمده است: مدیریت روابط عمومیبه عنوان نوعی وظیفه یا کارکرد در سازمان در نظر گرفته میشود که به دنبال ایجاد و ابقای پشتیبانی، تفاهم و همکاری متقابل، سازنده مطلوب سازمان با تمامیذینفعان فعلی یا آتی، اعم از کارمندان، مشتریان، سرمایه گذاران، دولت، رقبا و غیره بوده و بر اساس تدابیر و فعالیتهای ارتباطی مداوم و بلند مدت، اهداف متعالی سازمان را دنبال میکند و به نوعی وظیفه بازنمایی، نام نما و چهره سازمان را به عهده دارد.
مقاله سوم با عنوان «نقش روابط عمومیدر آشکارسازی مسائل» نوشته عبدالله آقایی است. در این مقاله آمده است: امروزه موضوع شفاف سازی، آشکارسازی و نمایاندن مشکلات و مسائل، از باورهای اساسی مدیریت نوسازمان ها و شرکتهای موفق جهان محسوب می شود. دیگر در مجموعههای موفق در عرصه رقابتهای ملی منطقه ای و جهانی پنهان نگهداشتن مشکلات، کوچک شمردن آنها، عدم ترغیب برای کشف و آشکارسازی آنها و نیز تنها حل مقطعی آنها در سازمان ها و مجموعههای تولیدی، خدماتی و غیره تبدیل به توجه ویژه و خاصی داشتن به کشف، تشخیص، آشکارسازی و تجزیه و تحلیل و حل مشکلات و مسائل شده است. مدیریت کیفیت جامع به عنوان یک فلسفه مدیریتی کارآ و اثربخش، به این موضوع نگرش و تأکید خاصی دارد. از طرف دیگر چون موضوع، به حمایت و پشتیبانی اساسی نیاز دارد طبعاً جزء وظایف مدیریت ارشد سازمان، شرکت یا مجموعه میباشد.
مقاله چهارم با عنوان «تحلیل محتوای سازمان بر پایه OKR: اهداف و نتایج کلی» نوشته حسن بشیر است. در این مقاله آمده است: با تحولات علمیایجاد شده پس از جنگ دوم جهانی و توسعه علوم و فنآوری های گوناگون، اندیشمندان حوزههای علوم انسانی و اجتماعی به محدودیت روشهای تحقیق اولیه بیش از گذشته پی بردند. لذا به دنبال روش های نوینی برآمدند که بتواند در عرصه پژوهش های شناخت فعالیت ها و رفتارهای انسانی از روایی و پایایی بیشتری برخوردار باشند. امروزه روش های مختلف پژوهش را از منظرهای مختلف مورد ارزیابی قرار میدهند. در اینجا برای اینکه با برخی از این منظرها آشنا شویم مهمترین آنها را مطرح کنیم. لازم به ذکر است که تحولات زیادی در این رابطه صورت گرفته و رویکردهای مهم پژوهشی را در شرایط کنونی، کمی، کیفی و تلفیقی دانست که هر کدام روشهای خاصی را برای انجام تحقیقات مختلف ارائه داده اند.
مقاله پنجم با عنوان «الگوی کاربردی مدیریت آسیب شناسی ارتباطات درونسازمانی: مطالعه موردی شرکت فجر انرژی خلیج فارس» نوشته احمد یحیایی ایلهای و بهنام صیفوری است. در این مقاله آمده است: ارتباطات سازمانی نامناسب یکی از موانع پیشرفت یک سازمان محسوب می شود زیرا ارتباطات، ابزاری مطلوب برای بالندگی سازمان ها و نیروی پیش برنده برای مدیران سازمان محسوب می شود. لذا شناخت آسیب های ارتباطی هر سازمان میتواند یاریکننده مدیران و تقویت کننده یکپارچگی سازمانی و بهبود شرایط محیطی برای پیشرفت سازمانی باشد. این پژوهش از نوع توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری آن شامل: 57 نفر از مدیران و 281 نفر از کارکنان شرکت فجر انرژی خلیج فارس انتخاب شده است.
مقاله ششم با عنوان «تحلیل محتوای نشریه پیام صادق: مطالعه موردی» نوشته حسن بشیر است. در این مقاله آمده است: در این مقاله تلاش شده است که یکی از اقدامات و فعالیتهای مهم دانشگاه امام صادق (علیه السلام) یعنی محتوای نشریه «پیام صادق» که 24 سال بطور مستمر از طرف روابطعمومیاین دانشگاه منتشر میشود، مورد تحلیل قرار میگیرد. تحلیل محتوای این نشریه بیانگر این است که اخبار، گزارش ها، فعالیتها، عکسها و کلیه موارد مطرح شده در این نشریه، از یک سو از جامعیت خوبی نسبت به طرح مسائل دانشگاه مزبور داشته و از سوی دیگر از تعادل مطلوبی در پوشش همه بخش های آن برخوردار است. مهمتر از آن جهت گیری اسلامی، علمیو حرفه ای این نشریه در طرح مسائل، دیدگاهها، مفاهیم و رخدادهاست. در این زمینه میتوان گفت که این نشریه، میتواند الگویی برای شیوه طراحی مسائل مختلف دانشگاهی در یک نشریه جامع تلقی شود.
مقاله هفتم با عنوان «نقش روابط عمومیدر استقرار مسئولیت اجتماعی با تاکید بر شرکت پالایش نفت تبریز» نوشته شاکر خفائی است. در این مقاله آمده است: امروزه به دلیل تقاضای فزاینده جهت ارزش آفرینی برای ذینفعان و در همان حال، روند رو به رشد پیچیده شدن کسب و کارها در محیط جهانی و توانایی افراد و رسانهها برای انتشار فوری موفقیت ها، شکستها و کجرویها، اعتبار و محبوبیت بنگاه ها با دقت و سرعت بیشتری در معرض ارزیابی قرار میگیرد. حفظ جایگاه نام و برند سازمانی، بیشتر از هر زمان دیگری ارزشمند شده است و به عملکرد سازمان در جنبههای گوناگون اقتصادی، انسانی، محیط زیستی و جامعه گره خورده است.
با درک این مهم، شرکت پالایش نفت تبریز برای شناسایی و پاسخگویی به نیاز ذینفعان، خلق و حفظ برند، دستیابی به اهداف توسعه پایدار و کسب موفقیت در بازار به شدت رقابتی، طرح تحول و تعالی سازمانی سیستم مدیریت خود را بر اساس مدل علمیمدل MAMIF/AMIF آغاز نموده است. این مدل در صدد تحول مدیریت سازمان از مکتب کلاسیک به مکتب یادگیری و نیز خواهان تعالی مدیران به تراز مکتب یادگیری مدیریت است.
مقاله هشتم با عنوان «نقش روابط عمومیدر مستندسازی بحران» نوشته عباس خسروانی است. در این مقاله آمده است: مانائی هر فعالیتی در گرو ثبت و مستندسازی آن است و هر فعالیت ثبت شدهای می تواند بخشی از تاریخ یک سازمان، اعم از خدماتی یا تولیدی را برای بهره مندی آیندگان محفوظ نگاه دارد.
فعالیت و عملکرد سازمان ها در مواقع بحران و حادثه یکی از این موارد است. بررسی بحرانهای گذشته در کشور نشان میدهد که هر بار بحرانی رخ میدهد، هزینه های مالی و اقتصادی بیشتری نسبت به گذشته به بار میآورد که صرف بازسازی و باآوری زیرساخت ها، شریانها و جبران کلیه خسارتها میشود. وجود چنین نارسایی، بیشتر از اینکه ضعف عملکرد مهندسی و مدیریتی و تکنولوژی را آشکار سازد، نبود دانش مدیریت سانحه به دلیل فقدان یک نظام مستندسازی را یادآور میشود. در عملیات امداد و نجات و مدیریت بحران، مستندسازی می تواند دانش، مهارت، تجربه و قدرت نقش آفرینی سازمانهای درگیر و نیروهای آنان را نشان داده و تحلیل و تفسیر و بازخوانی عملیات می تواند توان برنامهریزی و قدرت هدایت و مدیریت آنان را ارتقا بخشد و در نهایت منجر به اثربخشی بیشتر آنان در عملیات بعدی شود.
به نظر میرسد ما در سازمانها به جنبش همگانی مستندسازی نیاز داریم که روابطعمومیباید پیشران این جنش باشد. بسیاری از فعالیت ها تکرار کارهایی است که در گذشته انجام شده است و مقدار زیادی از بهره وری اقدامات ما کاهش یافته است. باید برای این بحران یا مسئله چاره ای اندیشید. لذا این مقاله به این موضوع میپردازد که نقش هر یک از واحدها در این زمینه چیست و به خصوص روابط عمومیدر این زمینه چگونه می تواند مستندسازی بحرانها بپردازد؟
در بخش دوم که به ایدهها میپردازد، دو ایده مطرح شده است.
ایده اول با عنوان «کلینیک روابط عمومی» توسط حسن بشیر طراحی شده است. در رابطه با این ایده آمده است: روابط عمومیقلب سازمان است که این قلب همیشه نیازمند مواظبت جدی در همه ابعاد نظری، اجرائی، فرهنگی، تبلیغاتی و غیره میباشد. اصولا روابط عمومیها در تلاش هستند که عامل اساسی پیشگیری، درمان و پاسخگویی سازمان باشند.
این حرکت دو بُعد اساسی است. به عبارتی هم روابط عمومینیازمند نگهداری و مواظبت است و هم خود باید از سازمان محافظت کند. این محافظت، یک محافظت و پیشگیری جدی در برابر مشکلات و چالشهائی از قبیل: ناکارامدی مدیریتی، ناسازگاری تبلیغاتی، ناآشنائی با درخواست های مشتریان، ناتوانی اجرائی، عدم توانائی در پاسخگویی، ناشایستگی در ایجاد روابط فعال و غیره است.
بدیهی است که روابطعمومینقش یک پزشک در یک کلینک را میتواند داشته باشد. کلینیکی که فراتر از معالجه بیمارهای مربوط به افراد، تلاش میکند نارسائیهای مربوط به سازمان و جامعه را مورد درمان قرار دهد.
این درمان یک درمان فکری، فرهنگی، تبلیغاتی و مدیریتی است. در این زمینه اگر چه تاکنون فعالیتهای مناسبی در حوزه روابطعمومیصورت گرفته اند، اما طراحی یک کلینیک فعال روابطعمومیدر سطح کشور یکی از نیازهای مهم کنونی در این زمینه است که میتواند سطح توانمندی و سلامتی روابط عمومیهای کشور را افزایش دهد.
ایده دوم با عنوان «پیوست اطلاع رسانی طرح ها و پروژوههای عمرانی و خدماتی دستگاههای اجرایی» که توسط سیدمحمدرضا بهشتی پور طراحی شده است. در این ایده آمده است: یکی ز ایرادات و اشکالات مهمیکه همواره در دولتهای پس از انقلاب اسلامیبه نوعی مطرح بوده و متأسفانه در سالهای گذشته نیز بروز و ظهور جدی داشته است، ضعف آگاهی بخشی و اطلاعرسانی از خدمات گسترده ای است که در حوزه های گوناگون ارائه شده است. عدم اطلاعرسانی مناسب از ابعاد و زوایای مختلف طرح ها و پروژههای مختلف عمرانی، تولیدی، زیربنایی و خدماتی، امکان جلب مشارکت، همراهی و حمایت از آنها را سلب نموده و اگر یک پروژه با هر سطحی از موفقیت و تاثیرگذاری به مرحله اجرا و بهره برداری برسد، ولی از آن اطلاعرسانی مناسب صورت نپذیرد، در واقع بخش مهمیاز طرح مذکور اجرا نشده است.
آخرین بخش کتاب شامل پیوست مربوط به گزارش شانزدهمین کنفرانس بینالمللی روابطعمومیایران است که توسط موسی الرضا شبرنگی به نگارش در آمده است. در این گزارش مروری بر کنفرانس مزبور به شکل نسبتا تفصیلی شده است.
امیدواریم این کتاب نیز همچون کتابهای دیگری که محصول برگزاری کنفرانس بینالمللی روابطعمومیایران است، مورد توجه جامعه علمیبه ویژه خانواده بزرگ روابط عمومیها قرار گیرد.
به نقل از: كتاب “مديريت و برنامهريزي روابطعمومي تجربهمحور”، بكوشش:حسن بشير- مهدي باقريان، انتشارات كارگزار روابطعمومي، 1399.
مطالب زیر را حتما بخوانید
-
کاربردهای مختلف کتابها در روابطعمومی
8 بازدید
-
کتاب «مدیریت روابطعمومی دولتی» منبع ارزشمندی برای متخصصان و مدیران دولتی
28 بازدید
-
سمینار کاربردهای هوش مصنوعی در روابطعمومی از منظر تصویر
40 بازدید
-
رييس انجمن متخصصان روابطعمومی: محتوا بايد مخاطب را به حركت درآورد
32 بازدید
-
سالنامه تخصصی روابطعمومی ایران ویژه «روابطعمومی و فرصتهای هوش مصنوعی مولد» منتشر میشود
25 بازدید
-
رييس انجمن متخصصان روابطعمومی: هوش مصنوعی آينده روابطعمومی است
37 بازدید
دیدگاهتان را بنویسید