دکتر حسن نمک دوست مدیر مرکز آموزش مؤسسه همشهری و دکتری علوم ارتباطات است.
وی در گفتگو با شارا درباره دکتر یونس شکرخواه می گوید: آقای دکتر شکرخواه با زحمت بسیار زیاد دانش را به دست می آورد و به آسانی، سخاوت و بخشندگی بسیار زیاد آن را در اختیار هر کسی که متقاضی باشد، قرار می دهد. ایشان نه بخشی از دانش خود را بلکه تمام دانش خود را بدون هرگونه محدودیتی در اختیار افراد قرار می دهد. برای او مهم این است که دانش خود را با دیگران به اشتراک بگذارد. به نظر من این یکی از مهمترین ویژگی های اهل علم است. در ادامه این گفت و گو را از نظر می گذرانیم:
دانش آقای دکتر شکرخواه را می توان در دو زمینه بیان کرد. یکی در حوزه روزنامه نگاری است. وجهی که بسیاری از دوستان، ایشان را بر اساس آن می شناسند. به نظر من دکتر شکرخواه در حوزه دانش روزنامه نگاری در سه زمینه مهمترین تأثیر را در سالهای اخیر داشته اند. دیگری در حوزه خبر است. همه دوستان با کارهای ایشان در حوزه نظری و خبری از کتاب خبر ایشان تا مقالات متعددی که در زمینه خبر نوشته اند، آشنا هستند. به نظر من دکتر شکرخواه بهترین استاد خبر در ایران هستند. من همیشه با افتخار گفته ام که دکتر شکرخواه در زمینه خبر مانند قله دماوند و فردی مثل من که خبر تدریس می کند، مانند تپه عباس آباد است و هیچگاه نگران این مقایسه نیستم و فکر می کنم مقایسه به حقی است.
من نیز موارد بسیاری را که در حوزه خبر فراگرفته ام از آقای دکتر شکر خواه است. قلمروی دومی که ایشان در حوزه روزنامه نگاری تبحر و تخصص بلامنازعه دارند، روزنامه نگاری بین المللی است. دکتر شکرخواه سالها در کار روزنامه نگاری بین المللی تجربه اندوخته اند. خطوط کلی روزنامه نگاری بین المللی و جزئیات آن را هم در عمل و هم در مطالعات ایشان می توان آشکارا دید. وجه سوم که خیلی از همکاران، ایشان را به نام آن می شناسند، روزنامه نگاری آنلاین است. واقعیت امر این است که در بیست و چند سال گذشته، دکتر شکرخواه مهمترین روزنامه نگار متخصصی بودند که به مباحث مربوط به روزنامه نگاری در فضای سایبر پرداختند. واقعاً بی دلیل نیست که به دکتر شکرخواه، دکتر دات می گویند. به خاطر اینکه اساساً بسیاری از ما آشنایی خودمان را با روزنامه نگاری در فضای مجازی مدیون تلاش های دکتر شکرخواه هستیم و بسیاری از ما هنگامی که با مشکلاتی به لحاظ کار در این فضا برای شناخت آن و اجرا کردن روزنامه نگاری در این فضا مواجه می شدیم، با دکتر شکرخواه یا به تعبیری دکتر دات در میان می گذاشتیم و از دانش ایشان بهره می گرفتیم. تاکید می کنم ما در این سه زمینه کسی مانند دکتر شکرخواه نداریم و خیلی خوشحال هستم که این را من به عنوان یک معلم در این حوزه می گویم.
وجه دیگری از فعالیت های عملی دکتر شکرخواه تلاش ایشان در قلمرو ارتباطات و اطلاعات است. در آنجا هم دکتر شکر خواه چند نقش کلیدی دارند. یکی از جنبه های اساسی، آشنایی ایشان با فضای سایبر است. با قاطعیت تمام می توانم بگویم که در میان تمامی استادان ارتباطات کسی را نداریم که دانش نظری و عملی توأمان در موضوع فضای سایبر به اندازه دکتر شکرخواه داشته باشند.
موضوع دوم در این زمینه آشنایی ایشان با جریان بین المللی اطلاعات و اخبار است که در این حوزه نیز ایشان هم کار نظری و عملی به غایت انجام داده اند.
وجه سوم که این وجه نیز به نظر من خاص است، آشنایی ایشان با مجموعه مسائل جامعه اطلاعاتی است. می دانید که دکتر شکرخواه از ابتدای طرح موضوع جامعه اطلاعاتی پیگیر بودند، به جنبه های مختلف آن پرداختند و آن را به دقت جستجو کردند. آنقدر که حتی در چند ماه گذشته که بحث تدوین نهایی صنعت های اجلاس جهانی سران درباره جامعه اطلاعاتی بود، دکتر شکرخواه بودند که در مباحثه ها و چانه زنی های مربوط به صنعت وردینگ از طرف ایران در ژنو شرکت کردند و بهتر از هر فرد دیگری توانست به تفهیم مسئله به این پیچیدگی در سطح جهانی کمک کنند.
در این حوزه ها است که به نظر من باید نقش دکتر شکرخواه را قطعی دانست و به واقع من به سهم خودم از تلاشی که ایشان در این سالها در این زمینه ها کردند، سپاسگذاری می کنم. افرادی هستند که در حوزه عمل بسیار تلاش کردند و درخشیدند، افرادی هستند که در حوزه نظر بسیار زحمت کشیده اند و آثار فوق العاده خوبی تولید کرده اند. تأکید من این است که افرادی مانند دکتر شکرخواه که هم در زمینه عمل و هم در زمینه نظر به صورت توأمان کار کرده اند و در ترکیب این دو درخشیده اند، کم هستند.
دکتر شکرخواه همواره بحث های عملی را با بحث های نظری خود درآمیخته اند و همواره جستجوهای نظری را با تلاش های عملی توأم کرده اند. اگر ایشان درباره روزنامه نگاری آنلاین صحبت کردند، به این دلیل بوده است که سردبیر دو وب سایت روزنامه نگاری آنلاین معتبر کشور یعنی جام جم آنلاین و همشهری آنلاین بودند. اگر بحث نظری جامعه اطلاعاتی را مطرح کردند، خودشان از افرادی بودند که در اجلاس های بین المللی حضور پیدا کردند، مشارکت داشتند، نمایندگی کردند و پیگیر موضوع بودند. اگر در زمینه روزنامه نگاری بین المللی بحثی را مطرح کردند، نزدیک به بیست سال سردبیری سرویس خارجی یک روزنامه را برعهده داشتند. اگر مدرس خبر بودند، در مقام سردبیر خبرهای بسیاری را تولید و منتشر کردند. این ترکیب دانش عملی و نظری باعث می شود که شخصیت ایشان، یک شخصیت خاص و بسیار سودمند باشد. به اینها ویژگی سخاوتمند بودن دکتر را اضافه کنید.
دکتر شکرخواه با زحمت بسیار زیاد دانش را به دست می آورد و به آسانی، سخاوت و بخشندگی بسیار زیاد آن را در اختیار هر کسی که متقاضی باشد، قرار می دهد. ایشان دانش خود را برای خود نگاه نمی دارد. بارها دیده ام که از هر جای ایران و جهان فردی پرسشی داشته و به دکتر شکرخواه که رسیده و آن را مطرح کرده است، ایشان نه بخشی از دانش خود را بلکه تمام دانش خود را بدون هرگونه محدودیتی در اختیار آن فرد قرار داده است. برای او مهم این است که دانش خود را با دیگران اشتراک بگذارد. به نظر من این یکی از مهمترین ویژگی های اهل علم است. جالب اینجا است که هرگاه دکتر می خواهد این کار را انجام دهد، باز از کاراکتر اهل علم این کار را انجام می دهد. دکتر این کار را در مناسبات تعاملی انجام می دهد. هراندازه که دانشجویان در سطح پایین باشند، می توانند به راحتی با دکتر شکرخواه وارد گفتگو شوند. ایشان به شما اجازه می دهد با مباحثی که مطرح می کند، به سادگی با او مخالفت و نظر خود را مطرح کنید. با وجود اینکه ایشان نیز مانند همه ما به نظرات خود باور دارد، اما از اینکه نظر خود را به محک نظر دیگران بگذارد، هیچگونه ترسی ندارد و بسیار خوب گوش می کند و اگر شما به مدت یک ساعت هم در مورد نظرتان صحبت کنید، آن یک ساعت را به شما گوش می دهد و از نظر خود هیچگونه دفاعی نمی کند، بلکه آن را توضیح می دهد. از این جهات شخصیت علمی دکتر شکرخواه شخصیت فوق العاده مثبتی است.
اینکه از جهات مختلف مانند استادی، روزنامه نگاری آنلاین، روزنامه نگاری بین المللی و غیره دکتر شکرخواه را توصیف کردید، به این معنی است که ایشان همیشه در پی این بودند که می خواستند پیشرو و به روز باشند و همیشه جلوتر از بقیه بودند. از نظر شما این زوایا چگونه شکل پیدا کرده اند؟
اگر بخواهم ساده و خلاصه بگویم، منش و روحیات دکتر بسیار شبیه به روحیه کلی روزنامه نگاری است. چند صفت را که در روزنامه نگاری اصل است بر می شمارم که در روحیه دکتر شکرخواه کاملاً متجلی است.
روزآمد بودن؛ حرفه ما با روزآمد بودن سر و کار دارد و هر روز با خبر و پدیده های نو کار داریم. همه می دانند که دکتر شکرخواه یک انسان روزآمد است.
جستجو گری؛ یکی از ویژگی های جدی روزنامه نگاری است که دکتر جستجوگر است.
صفت هایی مثل دقت، انصاف، توازن، بی طرفی، روشنی، صرافت و اهل گفتگو و تعامل کردن را می توان در درون دکتر شکرخواه پیدا کرد.
ایشان به واقع کارآکتر گفتگویی است. همانطور که گفتم اگر ساعت ها راجع به نظر و صحبت خود بحث کنید، شاید شما خسته شوید ولی ایشان هرگز خسته نمی شود و با لحن گفت و شنودی بحث را ادامه می دهد. حتی برخی از صفت های بامزه روزنامه نگارها که من اسم آن را شیطنت مثبت می گذارم، در وجود دکتر شکرخواه وجود دارد. در این زمینه خاطره ای به یاد دارم که زمانی با آقای دکتر به کیوتو رفته بودیم و در آن زمان پلی استیشن 2 یا 3 تازه به بازار آمده بود. با ایشان به فروشگاهی رفتیم که تعداد بسیاری از این دستگاه را به معرض فروش گذاشته بودند، ایشان با شوق و ذوق گفتند که می خواهم این دستگاه را برای پسرم میلاد بخرم. یک یا دو ماه بعد به میلاد گفتم پدر خوبی داری که این دستگاه را برای شما خریده است. او در پاسخ گفت یک ماه است که نمی گذارد من با آن بازی کنم. این شیطنت مثبت و بازی گوشی دکتر خیلی شبیه به کارآکترهای روزنامه نگاری است. زندگی، چهره، فیزیک، نوع راه رفتن، نشست و برخاست دکتر همه با هم تداعی کننده نوع حرفه شان است. البته این موضوع بی دلیل نیست زیرا ایشان بیش از 30 سال روزنامه نگار است.
ایشان به عنوان الگوی روزنامه نگار حرفه ای که فرمودید، چه ضرورتی دارد که می خواهند همزمان با تکنولوژی حرکت کنند و از آن عقب نیافتند؟
– من نمی گویم کسی که کاملاً به تکنولوژی روز مسلّط است، حتما آدم پیشرویی است و کسی که با تکنولوژی روز میانه ای ندارد، حتماً آدم غیر پیشرویی است. نه این گونه نیست و من چنین باوری ندارم. حدس می زنم دکتر شکرخواه نیز چنین باوری ندارند. البته بسیار خوب است که شما به تکنولوژی روز مسلط باشید. اما این مرز بین پیشرو بودن و نبودن در کار ما نیست. در کار ما محتوایی که تولید می کنیم تعیین کننده پیشرو بودن است. البته تکنولوژی کمک بسیاری برای تولید محتوای بهتر می کند. اما در حال حاضر من روزنامه نگارانی را می شناسم که قطعاً به اندازه دکتر شکرخواه مسلّط به تکنولوژی نیستند، اما روزنامه نگاران بسیار خوبی هستند. ولی زمانی که قاعده روزنامه نگاری را با استاد روزنامه نگاری و ارتباطات بودن ترکیب می کنید، آن زمان است که قضیه فرق می کند. به نظر من در مقام استاد ارتباطات و روزنامه نگاری بودن، آشنا بودن با تکنولوژی یک ضرورت است. زیرا شما دیگر تنها محتوا تولید نمی کنید، بلکه با افراد و جوان هایی مواجه می شوید که می خواهند بیاموزند و آنها به این تکنولوژی ها عادت کردند، از آنها بهره می گیرند و آن تکنولوژی ها جزء لاینفک جهان آنها هستند و اگر با جهان آنها مأنوس نباشید، نمی توانید با دانشجوی خود ارتباط برقرار کنید. به این دلیل آشنایی دکتر شکرخواه با تکنولوژی یک ضرورت معلمی بلامنازعه است. به دلیل اینکه دکتر شکرخواه معلم، روزنامه نگار و صاحب نظر است، در مجموعه اینها لاجرم باید با تکنولوژی مأنوس باشد که آقای دکتر شکرخواه این چنین است. بخشی از اینکه شخصیت دکتر شکرخواه برای همکاران جوان ما دلپذیر است به همین دلیل می باشد زیرا آنها دکتر را در قالب آدمی می بینند که دنیای آنها را فهم می کند و می تواند با آنها تعامل و گفتگو داشته باشد و بهانه های گفتگوهای مشترک زیادی دارند. این نشان می دهد که دنیای آنها متفاوت نیست بلکه مشترک است. این مسئله باعث می شود که فضاهای تعاملی بعدی ایجاد شود. ما روزنامه نگارانی داریم که به تکنولوژی کاملاً مسلّط هستند، اما احتمال دارد که استاد نباشند و استادانی داریم که کاملاً به فضای سابیر مسلّط هستند، اما ممکن است که روزنامه نگار و درگیر کار عملی نباشند، این ترکیب یک اکسیری ساخته است که در ایران جایگاه ویژه ای دارد و شبیه به آن را زیاد نداریم.
تا یک جایی به تکنولوژی به صورت ابزاری نگاه می شود ولی در سالهای اخیر تکنولوژی مانند شبکه های اجتماعی تولید محتوا می کند. از این لحاظ شاید تکنولوژی از حالت یک ابزار صرف خارج می شود. نظر شما چیست؟
– من در تکنولوژی صاحب نظر نیستم. اما در مورد تکنولوژی های ارتباطی قدری مطالعه کرده ام. آنچه که ما به آن تکنولوژی ارتباطی و رسانه می گوییم، تنها ابزار نیستند، بلکه جزء لاینفک حیات اجتماعی ما هستند. انسان اجتماعی حیات معاصر را اصلاً نمی تواند بدون رسانه تصور کرد. تصور جهان بدون رسانه امکان پذیر نیست. دلیل آن هم این است که ما انسانها در ذات خود ارتباط گر هستیم و این یکی از بارزترین ویژگی انسان است. آنچه که ما به آن تکنولوژی ارتباطی می گوییم، جزءلاینفک ما است. انسانی که نتواند با دیگران ارتباط برقرار کند، ما آن را دچار مشکل می دانیم و نزد متخصص می بریم. سطح بعدی تحولات چشمگیر سریعی است که در رسانه ها پدید می آید و موقعیت را تغییرمی دهد. 20 سال پیش ما حرف از فضای مجازی و واقعی می زدیم. در حال حاضر نمی توان گفت که کدام فضا مجازی و کدام واقعی است. هنگامی که تعاملات زیادی در آن جهان داریم و مسائل واقعی زندگی خود را از طریق آن جهان حل و فصل می کنیم، دیگر اسم آن فضای مجازی نیست. وقتی وارد حوزه ارتباطات می شوید، اساساً نسبت فناوری با انسان یک کنش کاملاً تعاملی متقابل است که انسان بدون رسانه و رسانه بدون انسان فهم نمی شود.
در صورت امکان اگر خاطره مشترک با دکتر شکرخواه دارید، بفرمایید.
من دکتر شکرخواه را قبل از ورود به مقطع دکتری می شناختم. به خصوص با کارها، مقالات و کتاب هایی که نوشته بودند، آشنایی داشتم. بیشترین زمان آشنایی من در دوره دکتری بود. وقتی دانشجوی دکتری شدیم، ایشان رتبه یک را آوردند و البته این رتبه به حق بود. در آن زمان خیلی از افراد از من می پرسیدند در چه مقطعی تحصیل می کنم و من جواب می گفتم دوره دکتری ارتباطات که خیلی جدی نمی گرفتند ولی زمانی که می گفتم هم دوره آقای دکتر شکرخواه هستم خیلی جدی می گرفتند و فکر می کردند جای خوبی است که دکتر شکرخواه هم در آنجا تحصیل می کند که در واقع نیز این چنین بود. ما دوره دکتری خوب و طولانی را با هم گذراندیم و از همان زمان رابطه ما با هم خیلی جدی تر و غنی تر از قبل شد. به خاطر دارم مرحوم دکتر معتمدنژاد استاد همه ما عادت داشتند زمانی که امتحان می گرفتند، یک سؤال مطرح می کردند ولی سؤال به گونه ای بود که دوستان دوره قبل از ما هنگامی که ساعت 2 بعد ازظهر امتحان داشتند، برگه های خود را 5 صبح آماده کرده بودند، یعنی چیزی حدود 15 یا 16 ساعت. البته اجازه داشتند که کتاب همراه خود بیاورند و خاطرم هست که آن دوستان نزدیک به یک چمدان کتاب همراه خود آورده بودند. نوبت که به ما رسید با خودمان قرار گذاشتیم به خودمان سخت نگیریم. بنابراین از ساعت 2 تا 6 بعداز ظهر شروع به نوشتن کردیم و بعد تصمیم گرفتیم مابقی آن را در منزل بنویسیم و از آنجا که همگی با پروفسور معتمد نژاد رو دربایستی داشتیم و نمی توانستیم این درخواست را از ایشان کنیم، بر علیه دکتر شکرخواه توطئه کردیم که ایشان با پروفسور تماس بگیرند و موضوع را مطرح کنند. دکتر شکرخواه نیز گفتند با دکتر رویا معتمدنژاد تماس می گیرم و دکتر رویا معتمد نژاد هم گفتند من نمی توانم به پدرم بگویم، اجازه دهید با برادرم در پاریس تماس بگیرم و ایشان از پدرم این اجازه را بگیرند و در نهایت این اجازه صادر شد. می خواهم بگویم که ما در هر سطحی مشکلات خودمان را با دکتر شکرخواه مطرح می کردیم و ایشان نیز به ما کمک می کردند. از آن زمان تاکنون همکاریمان ادامه پیدا کرده است و در زمینه های گوناگون از جمله تدریس، پژوهش، سمینارها، جشنواره ها، داوری ها و غیره همکاری های بسیاری با یکدیگر انجام داده ایم.