جايگاه روابط عمومي و ارتباطات در توسعه مشاغل دانش بنيان
دكتر علي اكبر جلالي
استاد دانشكده برق دانشگاه علم و صنعت ايران – پدر علم فناوري اطلاعات ايران
مشاغل دانش بنيان واژگاني است كه اخيرا بر اساس توسعه اقتصاد و مديريت دانش بنيان در ايران مطرح شده و در حال اجرا ميباشد. طرحي تحت عنوان مشاغل دانش بنيان، جهت فارغالتحصيلان كارجوي استان گلستان در حال اجرا است كه نقش روابط عمومي و ارتباطات در توسعه آن بسيار موثر ميباشد. از ميان چهار دوره آموزشي در نظر گرفته شده براي مشاغل دانش بنيان يك دوره آن اختصاص به روابط عمومي و ارتباطات دارد.
مشاغل دانشبنيان به مشاغلي گفته ميشود كه شاغل از دانش و مهارت لازم براي استفاده از ابزارهاي هوشمند و مديريت دانش برخوردار است و محيط كسب و كار خود را با خلاقيت و نوآوري بصورت دائم و گسترده توسعه ميدهد. كليه فارغالتحصيلان دانشگاهها و موسسات آموزش عالي كه داراي مدرك كارداني به بالا در هر رشته تحصيلي باشند ميتوانند دورههاي مهارتي دانش بنيان را بگذرانند و مدرك مهارتي كه ارزش بينالمللي نيز دارد را در اين زمينه دريافت نمايند. افرادي كه دورههاي مشاغل دانش بنيان را بگذرانند ميتوانند در شركتهاي دانش بنيان، بنگاههاي اقتصادي و خدماتي دولتي يا بخش خصوصي يك دوره كارورزي را گذرانده و به مرور جذب بازار كار شوند.
در اين مقاله ضمن تشريح اين پديده جديد در كشور كه پتانسيل حل بخشي از مشكل اشتغال دانش آموختگان دانشگاهي را دارد به جايگاه نظري و عملي روابط عمومي در توسعه مشاغل دانش بنيان كه براي اولين بار در كشور مورد توجه مسئولين اجرايي كشور و دانشگاهها قرار گرفته است پرداخته شده است. سپس با تشريح اقدامات انجام شده در استان گلستان ابعاد اين پديده جديد در كشور مورد بررسي قرار گرفته است. تجربه حاصل از توسعه مشاغل دانش بنيان در استان گلستان نشان ميدهد كه دوره روابط عمومي وارتباطات موثرترين دوره آموزشي از نگاه كارورزان جوياي كار دانشگاهي استان گلستان در طرح مشاغل دانش بنيان بوده است.
نقش مذاكره در روابط عمومي شــركت هـا، ســـازمان هـا و موسسات دانش بنيان
دكتر مسعود حيدري پدر علم مذاكره ايران
بر طبق تعاريف پيشيني كه براي ارتباطات و علم روابط عمومي در نظر گرفته شده، «روابط عمومي» در سازمان ها نقش هماهنگ سازي و مديريت نام و افزايش اعتبار و ارتقاء و بهبود ديدگاه مخاطبان ملي و بين المللي و همچنين كنترل و نشر اخبار را بر عهده دارد. اين از تعريف سابق و اما اكنون؛
با توجه به پيشرفت هاي روزافزون در فرآيندهاي كسب و كار، بايد همواره در نظر داشت كه مقوله تغيير، پديده اي است كه در طول دوران شغلي حرفه اي ما و تقريبا در هر لحظه ابعاد اجتماعي و زندگاني ما جاري است. از آن جا كه كسب و كارها هميشه با تغيير همراه هستند، امروزه با افزايش سرعت تغييرات، تعريف و فرآيند روابط عمومي نيز نيازمند تغيير بوده است. البته در طول سال ها در هر زمان كه هنگامه تغيير در روابط عمومي فرارسيده است، اغلب مديران و متخصصان به سرعت آغوش خود را براي خلق ايده ها و روش هاي انجام كارهاي جديد باز كرده اند و در اين مسير البته كه از همه ابزارها، از كاركردهاي تكنولوژي و فناوري اطلاعات و ارتباطات گرفته تا روابط شبكه اي و رسانه هاي اجتماعي همگي براي كمك رساني بكار گرفته شده اند و نقش روابط عمومي ها با استفاده از همه اين ابزارها، در جهت انتفاع سازمان ها و با اجراي مفاهيم جديد، نمايان تر شده ولي آيا اين كافيست؟ در گذر زمان تا همين مدتي قبل روابط عمومي را در پس تغيير نقش روابط در كسب و كار و زندگي به گونه اي تعريف مي كرديم كه در تعاريف اوليه بيشتر بر نقش انتشارات و مردم گرايي تاكيد مي شد و سپس با اعمال تغييرات، و در تعاريف مدرن تر پس از آن نقش روابط و تعهدات، بيشتر مد نظر قرار مي گرفت اما امروزه با در نظر گرفتن مواردي كه ذكر شد، تعريف برگزيده به اين شرح بيان مي شود كه:
روابط عمومي يك فرآيند ارتباطات استراتژيك است كه ايجاد روابط سودمند متقابل بين سازمان ها و مخاطبان را امكان پذير مي سازد. (انجمن روابط عمومي آمريكا “PRSA”)
اين تعريف ساده، سرراست و جامع است و بر مفهوم اساسي روابط عمومي به عنوان يك روند ارتباطي تاكيد دارد به اين مفهوم كه هم بر استراتژيك بودن آن تاكيد دارد و هم بر روح روابط متقابل و دوطرفه و سودمند انگشت مي گذارد. در اين تعريف “ فرآيند” در معناي “ عملكرد مديريت” است كه مي تواند ايده هاي نو را استخراج كند و مانع صدور دستورات از بالا به پايين شود و راه هاي ارتباطاتي يك طرفه را نيز حذف كند و كلمه “ ارتباطات” به نقش روابط عمومي اشاره دارد كه در جهت نزديك شدن افراد و سازمان ها به يكديگر كار مي كند.
با اين گزيده و با استدلال پيش رو اين پرسش مطرح مي شود كه چگونه ارتباطات و مذاكره به هم گره خورده اند؟
همانطور كه مي دانيد، انسان موجودي است “اجتماعي و تعالي جو” و در “ ارتباط با ديگران” و همين مقوله “ ارتباط” است كه اساس علم مذاكره را تشكيل مي دهد، زيرا با فرض اهميت ارتباطات، علم مذاكره بايد به عنوان ابزاري بسيار مهم در جهت گسترش ارتباطات توسط انسان فراگرفته شود. مذاكره در همه سطوح زندگي ما نفوذ دارد. انسان ها همگي از يكديگر متفاوتند. هر انساني امكاناتي دارد مازاد بر نياز كه مي خواهد آن ها را به ديگران عرضه كند و از طرف ديگر كمبودهايي دارد كه بايد از ديگر انسان ها تهيه كند و مذاكره از اين جا به كار مي آيد تا انسان ها بتوانند نيازهاي شان را برطرف كنند. از اين رو نياز انسان ها روز به روز براي ارتباط با ديگران بيشتر مي شود. اين مناسبات باعث به وجود آمدن نياز به “مذاكرات علمي” شده است. مذاكره اساس بهره گيري از روابط اجتماعي بين انسان ها و سازمان هاست و مجموعه اين ارتباطات جامعه را به وجود مي آورند.
در جهت پيشرفت در زندگي، سازمان ها بايد انسجام لازم جهت جذب و پرورش و آموزش نيروهاي قوي مذاكره كننده را داشته باشد تا بتوانند خدمت بزرگي كه براي آن به وجود آمده اند را به انجام رسانند و اين كار بايد از كوچكترين واحد تشكيل دهنده اجتماع يعني انسان آغاز شود كه جامعه را تشكيل مي دهد و به اين ترتيب با آموزش مذاكره و گسترش توان ارتباطي در افراد، اجتماعي پديد مي آيد كه داراي ابزار ارتباطي مناسب، در جهت گسترش توانايي هاي خود مي باشد و سازمان هايي پديد مي آيند كه توان ارتقاء سطح تمدن خود را دارند. پس اگر قصد اعمال پيشرفت در كشور را داريم بايد بتوانيم در درجه اول اين كوچكترين واحد تشكيل دهنده جامعه را با كمك علم مذاكره در زمينه ارتباطات و نمود بهتر در سازمان تقويت كنيم.
«سخنگويي، پاسخگويي و درست گويي» در روابط عمومي
دكتر احمد روستا
استاد دانشگاه شهيد بهشتي- پدر علم بازاريابي ايران
«سخنگويي، پاسخگويي و درست گويي» پويا و فراگير سه ركن اصلي روابط عمومي نوين هستند كه هر ركن ويژگي ها، وظايف، مهارت ها، تكنيك ها و ابزارهاي خاصي دارد و لازم است مورد توجه ويژه روابط عمومي ها قرار گيرد.
دنياي امروز با فن آوري هاي نوين ارتباطات و اطلاعات مرزهاي «زمان، مكان، انسان و سازمان» ها را حذف كرده است و به همين دليل روابط عمومي ها با طيف گسترده اي از مخاطبان در داخل و خارج از كشور و در فضاي سنتي و مجازي روبرو هستند و نقشي حساس تر از گذشته برعهده دارند.
روابط عمومي هاي آينده بايد بپذيرند كه با نسل نوين مخاطبان كه انتظارات، معيارها و رفتارهاي شان بسيار متفاوت با گذشته است روبرو مي شوند و به همين دليل لازم است تا با ويژگي هاي حرفه اي خود، «سخنگويي، پاسخگويي و درستگويي» را به شيوه اي مفيد و موثر به انجام رسانند تا بتوانند در تقويت و بهبود خوشنامي، نيكنامي، شهرت، منزلت و محبوبيت بيشتر نقش آفرين باشند.
روابط عمومي نوين با استفاده از انواع رسانه هاي اجتماعي وكانال هاي ارتباطي سنتي و نوين نه تنها بايد وظايف «سخنگويي، پاسخگويي و درست گويي» خود را به بهترين شكل انجام دهد بلكه لازم است تا به دو واژه «پويا و فراگير» توجه جدي داشته باشد. پويايي روابط عمومي بيانگر سازگاري با تحولات گوناگون است و فراگير بودن روابط عمومي معرف انواع مخاطبان در دنياي سنتي و مجازي است كه خود نيازمند تخصص هاي گوناگون، مي باشد.
با توجه به اركان سه گانه فوق و پويايي و فراگير بودن آنها، به نظر مي رسد روابط عمومي ها در همه جاي دنيا و از جمله در كشورمان نيازمند يك تحول اساسي در زمينه هاي گوناگون هستند. ديگر نمي توان با تجربه و دانش محدود و گذشته در دنياي پر تغيير و تحول آينده و نسلي كه بسيار آگاه، هوشمند، متوقع و تأثيرگذار است، انتظار موفقيت داشت.
تسلط بيشتر بر وظايف هميشگي و آگاهي لازم در زمينه زبان انگليسي، زبان الكترونيك، رسانه هاي اجتماعي، كانال ها و جوامع مجازي و ايده ها و پديده هاي نوين، ضرورت هاي روابط عمومي نوين هستند.
«سخنگويي،پاسخگويي و درست گويي» فقط سه واژه ساده و رسا نيستند بلكه مجموعه اي از ويژگي ها، وظايف و مهارت ها هستند كه لازم است با دقت و صحت به آنها توجه شده و مراعات گردند.
سخنران مي كوشد تا ابعاد و پيش نيازهاي هريك از اين سه ركن اصلي روابط عمومي نوين را بعنوان ضرورت هاي مديران روابط عمومي نوين معرفي كند.
بطور خلاصه روابط عمومي نوين نيازمند توجه ويژه به موارد زير مي باشد:
مديريت ارتباط فراگير
چگونگي« برقراري، بهره برداري، نگهداري، كنارگذاري و بازگذاري» ارتباط با انواع مخاطبان، ذينفعان، تأثيرگذاران و مردم
مديريت برند فراگير
چگونگي تقويت و حفظ برند« شخصي، محصول و سازمان»
رقابت پذيري
چگونگي تقويت و استفاده از « قابليت، صلاحيت، جذابيت، مزيت و منزلت» رقابتي خود براي تأثيرگذاري بيشتر روي مخاطبان
مديريت روابط عمومي نوين
آگاهي و رعايت بايدها و نبايدهاي مربوط به «سخنگويي، پاسخگويي و درست گويي» و تكنيك ها، مهارت ها، ابزارها و ساز و كارهاي مربوطه
رسانه هاي ديجيتال، روابط عمومي و تعلق جهاني فضاهاي اجتماعي
دكتر باقر ساروخاني
استاد ممتاز دانشگاه تهران – پدر علم جامعه شناسي ارتباطات ايران
جغرافيا همواره يكي از عناصر مهم حيات انساني بوده است. هر قرار، هر تعهد يا هر اقدام تابعي از جغرافيا و شرايط آن بوده است. به نوعي مي توان گفت، بشر اسير جغرافيا بوده است. هر جابجايي در بستر جغرافيا، زماني خاص مي طلبيد (در مواردي چند سال، انتقال هر پيام نيز بهمان سياق، از يك محل به محل ديگر نيازمند زمان، هزينه و شرايط بسيار بوده است. ديدار انسان ها نيز در قلمرو مكاني محدود ميسر بوده؛ در بسياري از موارد، به حسب شرايط خاص جغرافيايي شاهد پيدايي ايزولا (محدوده هاي جغرافيايي) بوده ايم، مردمي محاط توسط كوه ها يا كويرها يا هر مانع جغرافيايي ديگر، ناچار بودند، از نظر اقتصادي به خودكفايي1 يا حتي خودبسندگي2 دست بزنند، از نظر سياسي و اجتماعي منزوي به حساب مي آمدند حتي از نظر زناشويي، با دايره همسرگزيني محدود مواجه مي شوند، به طوري كه ميدان گزينش3 بسيار محدود بوده و گزيدني ها4 اندك بودند.5
دوران، دوران حاكميت جغرافيايي بود و جغرافياگرايان6 را عقيده بر اين بود كه هر تمدن در بستر جغرافيايي خاصي شكل مي گيرد؛ آنان تا آن جا پيش مي رفتند كه معتقد بودند، حتي اخلاق آدميان و منش آنان تابع جغرافياست؛ از نظر پزشكي نيز اعتقاد بر اين بود كه بيماري ها نيز جغرافيايي هستند؛ نظريه پردازان توسعه را نيز اعتقاد بر اين بود كه توسعه در بستر جغرافياي خاص تحقق پذير است. به نظر آنان در جغرافياي استوايي، تعادل حياتي انسان ها دچار آسيب مي شد و آنان را امكان تعمق و بصيرت در فضاي كيفي آن ميسر نيست.
حال چنين نيست، تولد رسانه هاي جمعي و اوج آنان با پيدايي فضاهاي مجازي، حاكميت جغرافيا را مورد ترديد قرار داد؛ همانطور كه با پيدايي فنون جديد در كل و علي الخصوص وسايل حمل و نقل، جهان ديگري فراهم آمد، با ويژگي هايي بسيار نظير:
ـ فشردگي حجمي
كوچك شدن جهان و به اصطلاح مك لوهاني پيدايي دهكده جهاني7، از جمله آثار ملموس اين تحول تاريخي به حساب مي آيد.
ـ همسايگي فراجغرافيايي
از اين پس، كشورهاي دوردست، همسايگان يكديگر به حساب مي آيند؛ تقريبا پديده همسايگي دچار فرامكاني يا به تعبير ما فرافضايي گرديد.
ريزش مرزهاي جغرافيايي
از اين پس، جابجايي انديشه، انتقال صوت و صدا تابع جغرافيا نيست، هر صدا، در اقصا نقاط عالم در عمق جهان طنين افكن است.
ـ فرا زماني شدن
هزينه زماني جابجايي انديشه ها به حدي نزديك به صفر رسيد؛ آن طور كه در يك آن صدا، تصوير و هر پيام موجود در آن، به عمق فضاهاي جهاني راه يافت.
ـ پيدايي انسان جهاني
از اين پس، انسان هاي ديگري فراهم آمدند كه بعد محلي آن، در برابر ابعاد جهاني آنان بسيار اندك شد؛ و به نوعي مي توان گفت، انسان جهاني براي اولين بار در تاريخ حيات بشر شكل گرفت.8
فرامكاني شدن نهادها
در پرتو اين تحولات ديجيتالي، شاهد پيدايي نهادهايي شديم كه بعد جهاني آن نه تنها ملموس، بلكه بسيار قوي است. نهاد ازدواج از جمله اين نهادهاست. ديگر خواستگاري هاي سنتي توسط سالخوردگان جاي خود را به ازدواج اينترنتي سپرد. از همه مهم تر، از اين پس، رسوم و آداب و هنجارهاي زناشويي و حتي روابط پسر و دختر، تحت تاثير عوامل فراجغرافيايي قرار گرفت، آنطور كه نوعي قرابت و حتي همساني، در هنجار اجتماعي در پهنه جهان فراهم آمد.
تجارت جهاني
از اين پس در پرتو اين تحولات تاريخي در حيات بشر، اقتصادي جهاني توليد شد، شركت هاي چند مليتي و به تعبير ما، فرامرز پديد آمدند؛ پيوندهاي فراجغرافيايي بين كارگزاران اقتصادي توليد شد. توليدات اقتصادي نيز فراملي گرديد، يعني براي ذائقه مردمي فراهم شد كه در يك محل خاص جغرافيايي نيستند.
حاكميت سياسي فراجغرافيايي
پيدايي غول هاي جهاني در سياست، از همين روند منبعث گرديد. از جمله پيدايي پيوند سياسي بين 25 كشور اروپايي را نام مي بريم.
با آن چه آمد، ملاحظه مي شود، حاكميت انسان بر جغرافيا دوراني نو در عرصه حيات تاريخي بشر رقم زد.
فضاهاي گسسته جغرافيايي جاي خود را به فضاي پيوسته سپردند، فقر و غنا از جغرافياي خاص خارج شد و روبرو يا سينه به سينه هم قرار گرفتند. هيچ گاه در تاريخ حيات بشر، اين چنين فقرا، اغنياء جهان را از نزديك نديده بودند. با اين تحولات شگرف، از اين پس، سه لايگي حيات انساني تحقق پذير شد، انسان ها از يك سو به محل، از سوي ديگر به قوم يا مليت و از سوي سوم به جهان تعلق يافتند. بنابراين و در پرتو اين تحولات پديده، حضور جهاني يا همه جايي بودن1 انسان ها تولد يافت. انسان امروزي در يك آن با جهان در ارتباط است، همانطور كه جغرافيا نيز از تنگناهاي گذشته خارج شده و فضاهاي اجتماعي جهاني پديد آمده اند.
دانش روابط عمومي بايد به مديريت فضاهاي اجتماعي بپردازد؛ گونه شناسي جغرافيا، برحسب فرهنگ، آداب و رسوم و ذائقه هاي خاص، بايد مورد توجه قرار گيرد.
اين مقاله را هدف اصلي نحوه مديريت روابط عمومي در عرصه هاي جديد جهاني است. اين توجه براي بقاي روابط عمومي لازم است، همان طور كه موجبات ارتقاء كارايي روابط عمومي را فراهم مي آورد.
چشم اندازهاي رسانهاي در حال تغيير: نكات اثبات شده براي تعامل با خبرنگاران و اثرگذاران كليدي
دكتر يونس شكرخواه
رئيس موسسه مطالعات اروپا و آمريكاي شمالي ـ دانشگاه تهران – پدر علم روزنامه نگاري آنلاين ايران
چشم انداز جهاني تحولات روابــط عمومــي در حــــوزه ديجيتـال عنـوان اصـــلي يازدهمين كنفرانس بين المللي روابط عمومي ايران را به خود اختصاص داده است.
اين نوشتار از مدخل روابط رسانهاي ديجيتال محور “چشم اندازهاي رسانهاي در حال تغيير: نكات اثبات شده براي تعامل با خبرنگاران و اثرگذاران كليدي” را انتخاب كرده و به آن ميپردازد.
در اين مبحث بر اساس موضوع مورد انتخاب، ابتدا به چشمانداز جهان ديجيتال معاصر پرداخته ميشود و سپس تحولات رسانهاي در بستر اين چشمانداز ديجيتال ـ كه ميتوان از آن با عنوان جامعه اطلاعاتي (Information Society) ياد كرد ـ طرف توجه قرار خواهد گرفت.
آنچه در اين بحث در چارچوب “نكات اثبات شده براي تعامل با خبرنگاران و اثرگذاران كليدي” دنبال ميشود در واقع مفروض گرفتن فرايندي است كه از همين تحولات جهان ديجيتال و نيز از نوع رويكرد جامعه اطلاعاتي به آن ناشي ميشود.
نگارنده در اجلاسهاي سالهاي 2003 (اجلاس جهاني سران درباره جامعه اطلاعاتي ـ ژنو) (WSIS -Geneva)، 2005 (اجلاس جهاني سران درباره جامعه اطلاعاتي ـ تونس) (WSIS -Tunis) و نشستهاي فيزيكي 2014 در ژنو در مقرهاي اتحاديه بينالمللي ارتباطات دوربرد (ITU) و سازمان جهاني مالكيت معنوي (WIPO) كه به رويدادهاي سطح بالاي وسيس+10 معروف شده است The WSIS+10 High-Level Events)) به عنوان عضو هيات ايران حضور داشته و در جريان مفهوم سازي و واژگان سازي براي قطعنامههاي نهايي بودهام.
نگاه من در اين نوشتار در مسير ترسيم جهان ديجيتال؛ از نوع نظرات شخصي و مبتني بر حضور فيزيكي و تجربه شخصي است كه به 4 سند مصوب سران جهان (2005ـ2003) و دو سند تازه و نهايي شده كارشناسان كه در انتظار تصويب سران است (2014)، متكي خواهد بود.
در اين مسير تلاش خواهد شد تا نوع ترسيم جهان رسانهاي مبتني بر استناد مورد تصويب سران جهان (2014ـ2003) باشد و انتظارات متصور از آن نيز بر همين مصوبات پيش گفته معطوف شود.
در عين حال آنچه در اين نوشتار ترسيم ميشود عملا دستمايه تصميم سازي براي روابط عموميها خواهد بود.
به ديگر سخن آنچه ارائه ميشود تصويري است از دنياي واقعي در آينه اسناد جامعه اطلاعاتي و به اين ترتيب اين روابط عموميها هستند كه بايد رفتار خود را بر اساس توقعات اسناد مورد ارزيابي و حتي بازبيني قرار دهند.
اين نكته بايد تصريح شود كه آنچه در بخش “نكات اثبات شده براي تعامل با خبرنگاران و اثرگذاران كليدي” ارائه ميشود نيز مبتني بر توقعات اسناد از رسانههاست.
در اين بخش نيز آنچه ارائه ميشود ترسيم جهان رسانهاي در درون دنياي ديجيتال يا همان جامعه اطلاعاتي است. در اين بخش نشان داده خواهد شد كه روابط عموميها بدون داشتن اين نقشه راه كه مبتني بر مناسبات رسانهها و جامعه اطلاعاتي است قادر به ايفاي نقش خود نخواهند بود و براي اينكه از موقعيت تماشاگر و ناظر خارج شوند بايد ملاحظات استاد پيش گفته را به مثابه راهنماي عمل مرور كرده و به كار گيرند.
در اين نوشتار مشخص خواهد شد كه جامعه اطلاعاتي ديگر به نقش كلاسيك روابط عموميها توجه نخواهد كرد و در واقع به روابط عموميها هم به مثابه رسانه خواهد نگريست و نه به عنوان نگهبان نهادهايي كه بايد به هر طريق حمايت و حفاظت شوند.
همچنين در اين نوشتار نشان داده خواهد شد كه روابط عمومي مدرن چارهاي ندارد جز اينكه ماموريت خود را از درون بينش و نقشه عمل جامعه اطلاعاتي استخراج كند.
ارتباطات هميشه متصل و ظهور روابط عمومي جديد: اينترنت همه چيزها و روابط عمومي هوشمند
دكتر سعيد رضا عاملي استاد ممتاز دانشگاه تهران
اگر چه همچنان محتوا و روابط انساني بنيان و روح روابط عمومي موفق و موثر را تشكيل مي دهد ولي به لحاظ دامنه كار و تكنيك و تعامل فردي با تك تك كاربران، روابط عمومي قديم رو به اضمحلال است و روندهاي قديم روابط عمومي محكوم به انزواء است. ظهور صنعت همزمان ارتباطات، تولد اينترنت و آمدن نسل هاي پي در پي وب1 تا وب 5 و همچنين ايجاد و گسترش متنوع رسانه هاي اجتماعي و شبكه اي، همراه با ايجاد زيرساخت هاي بزرگ فناوري اطلاعات مثل رايانه ابري1، اينترنت همه چيزها و صنعت هوشمند پايش و بازخواني اطلاعات، فراگير شدن تلفن همراه و ظهور نسل سوم تا پنجم تلفن همراه؛ دوره جديدي از روابط عمومي را خلق كرده است كه از يك سو ارتباطات هميشه متصل و از سوي ديگر روابط عمومي جديد را محقق نموده است.
ارتباطات هميشه متصل از ظرفيت اتصال آدم ها به آدم ها(P2P)، آدم ها به ماشين ها (P2M)و ماشين ها به ماشين ها (M2M) برخوردار است و داراي ماهيت و ظرفيت هدفمند، نظام مند و ساختارمند است. روابط عمومي جديد2، داراي محتواي بسيار قدرتمند، برنامه اي، تصويري، شبكه اي، رسانه اي، فراگير، هوشمند، استاندارد، شفاف و داراي ظرفيت “ارتباطات هميشه متصل به كاربران” اعم از اعضاء، مشتريان و همه ذي نفعان يك سازمان است.
بوجود آمدن اينترنت همه چيزها3 كه به دنبال اتصال همه 1) آدم ها، 2) اشياء، 3) اطلاعات و 4) فرايندها به اينترنت است، عصر جديدي از ارتباطات رقم مي خورد كه موجب هوشمند شدن روابط عمومي ها و ايجاد “توانش ارتباطي” جديدي مي شود. امروزه فقط 0.6 يك درصد پديده ها متصل به اينترنت هستند و همچنان 99.4 درصد پديده غير متصل هستند و ما احساس مي كنيم كه در جهان “ارتباطات آن لاين” يا “ارتباطات هميشه متصل” زندگي مي كنيم. در روند متصل شده به اينترنت مشاهده مي شود كه در سال 1984 تنها 1000 پديده به اينترنت متصل بود. اين رقم در سال 1992 به يك ميليون و در سال 2013 به 10 ميليارد رسيد. پيشبيني ميشود كه در سال 2020 ميلادي، حدود 50 ميليارد پديده به اينترنت متصل شود. در واقع در آينده گستره وسيعي از پديده متصل به اينترنت خواهند بود.
در اين مقاله در تلاش هستيم كه ضمن تعريف مفهومي و كاربردي مقوله هاي مرتبط با “روابط عمومي جديد” كه عميقاً تحت تاثير “رسانه هاي جديد4” و “صنعت ارتباطات جديد5” و بطور خاص “اينترنت همه چيزها” است، خدمات روابط عمومي جديد را تبيين كنيم تا از اين طريق گام نظري و عملي در جهت معرفي روندهاي جديد روابط عمومي برداريم.
اخلاق در روابط عمومي سازمان هاي عصر اطلاعات و ارتباطات
دكتر علي اكبر فرهنگي
استاد برجسته دانشگاه تهران – پدر مديريت رسانه ايران
تكنـولوژي هــاي نويـن قدرتي را در اختيار مديران و سازمان ها قرار داده است كه اگر اين قدرت با اخلاق آميخته نشود مي تواند بسيار مخرب بوده و سازمان هاي انساني را به عرصه اي از چالش هاي گوناگون بكشاند. هر يك از اين چالش ها خود دشواري هاي متعددي را براي جوامع انساني به همراه خواهد آورد. در اين نوشته تلاش مي شود كه نخست ويژگي هاي مدرنيسم و تحولات حاكم بر آن ارايه و مقايسه اي با جهان پيش از عصر ارتباطات و اطلاعات انجام پذيرد.
بي شك نهادهاي اجتماعي كاملا متفاوت با گذشته خواهد بود. اين تفاوت ها در نهادهاي اصلي مثل خانواده، آموزش و پرورش، فرهنگ، حاكميت، مديريت، اقتصاد و رسانه كاملا محسوس است.
بايد ديد كه هدف هاي روابط عمومي در اين عصر چه مي باشد؟
ـ انسان محور هر حركت و تحول است
ـ ارتباطات گسترده و همه جانبه
ـ شكل گيري سازمان هاي مجازي
ـ توجه ويژه به منابع انساني سازمان ها و استفاده بهينه از آن (سرمايه اجتماعي)
ـ توجه به اقتصادهاي فراملي
ـ تلاش هاي تازه براي افزايش بهره وري
ـ ساختارهاي تازه سازماني
ـ جهان كوچك با رسانه هاي جمعي و انبوه
ـ حركت به سوي خصوصي سازي و جهاني شدن
ـ افزايش گستره همگاني
نقش روابط عمومي ديجيتال در اقتصاد مقاومتي
دكتر محمد سعيد كاوياني – استاد مديريت و فناوري اطلاعات
فنــاوري اطلاعـات و ارتباطات، تحولات زيادي در كليه فعاليت هاي اجتماعي از جمله روابط عمومي نوين به وجود آورده و به عنوان مهم ترين ابزار برقراري ارتباط مدرن مورد توجه قرار گرفته است. روابط عمومي ديجيتال، حوزه اي از ارتباط است كه در آن از ابزارهاي جديد تكنولوژيك نظير اينترنت استفاده مي شود. مديريت و تحليل كسب و كار در دنياي جديد بدون شناخت فناوري هاي نوين اطلاعات و ارتباطات كاري غيرممكن به نظر مي رسد.
ظهور اين فناوري ها در ابتدا شيفتگي را به ارمغان مي آورد كه اغلب باعث ناديده گرفتن تهديدهاي ناشي از توسعه فناوري هاي مذكور بدون ارتقاي فرهنگ صحيح و شناخت عميق آن مي گردد.
كشور ما ايران اسلامي با داشتن پيشينه هاي غني فرهنگي و تاريخي در كنار تمدني كهن و ثروت هاي خدادادي و موقعيت ممتاز جغرافيايي همواره مورد تهديدهاي بي شماري قرار گرفته است.
امروزه با توسعه فناوري ها مدل اين تهديدها نيز تغيير كرده و اگر مهمترين نقش روابط عمومي ها را اطلاع رساني شفاف و هدفمند بدانيم، شناخت شرايط كنوني بين المللي و داخلي و آگاهي بخشيدن به مخاطبين نقش بسزائي در پيشرفت كشور خواهد داشت. به همين دليل در اين مقاله تلاش شده است تا با تحليل صحيح و بدور از بزرگ نمايي و احيانا سياه نمايي ها و اسير شدن در بازي هاي جناحي و سياسي راهكارهاي كاربردي ارائه شود.
با پيروزي انقلاب اسلامي در سال 1357 و به تبع آن كوتاه شدن دست اجانب از ثروت ها، كشور عزيزمان آماج دسيسه ها و توطئه هاي بيشماري شد.
مهمترين اهداف انقلاب اسلامي عبارت بود از:
ـ ايجاد عدالت اجتماعي و فرصت هاي يكسان براي آحاد جامعه
ـ نشان دادن كارايي دين در اداره جامعه
ـ تكيه بر توان مردم بويژه جوانان براي آباداني كشور
ـ معرفي الگوي اسلامي ايراني پيشرفت به ساير كشورهاي آزاديخواه
ـ حفظ استقلال و آزادي بر اساس الگوي مديريتي علوي
پس از طراحي و اجراي توطئه هايي نظير كودتا، ترور ياران انقلاب، قائله هاي قومي و مذهبي و در نهايت جنگ تحميلي عراق عليه ايران كه دومين جنگ طولاني قرن گذشته محسوب مي شود به ناچار بخشي از سرمايه هاي معنوي و مادي كشور كه مي بايست صرف سازندگي و شكوفايي كشور در دوران پس از انقلاب شود را به خود اختصاص داد.
طبق آمارهاي منتشر شده اگر خسارات وارده مادي در دوران دفاع مقدس را با قيمت ارز امروز محاسبه كنيم تقريبا 44درصد از درآمد نفتي 35 سال گذشته (دوران پس از انقلاب) صرف هزينه هاي دفاع مقدس شده است.
اما با تمام مشكلات ملتي رشيد و غيور دست هايشان را در دست هم گذاشتند و دل هايشان را به هم گره زدند تا با سربلندي اين بحران دشوار را سپري كنند.
پس از اتمام جنگ تحميلي دشمنان قسم خورده اين ملت شيوه جنگ را تغيير دادند و اين بار جوانان اين مرز و بوم و باورهاي ديني و فرهنگيشان را با تبليغ در رسانه ها بويژه رسانه هاي ديجيتال مورد هدف قرار دادند.
گزينه هاي روي ميز آنان كه بسياري از ما با ساده انگاري فكر مي كنيم فقط گزينه نظامي است عبارتند از 5 گزينه سياسي، اقتصادي، فرهنگي، اطلاعاتي و نظامي.
با بررسي مطالب زير مي توان به اين نتيجه رسيد كه نبرد عليه مردم اين مرز و بوم به مراتب شديدتر از دوران دفاع مقدس ادامه دارد و وظيفه فرد فرد ما بخصوص اصحاب رسانه و ارتباطات، اطلاع رساني شفاف بدون تعصب به مردم همراه ايران اسلامي است:
1ـ نزديك به نيمي از معتادان كشور را جوان هاي زير 34 سال تشكيل مي دهد كه همه آنها فرزندان اين آب و خاك هستند كه پس از پيروزي انقلاب به دنيا آمده اند.
2ـ قيمت هر كيلو مواد مخدر صنعتي در سال 1384 حدود 176ميليون تومان بوده كه عليرغم رشد تورم در طي سال هاي اخير در حال حاضر نزديك به 17 ميليون تومان است يعني نزديك به 10درصد قيمت سال مذكور.
3ـ در تمام دوران دفاع مقدس، ملت شريف ايران 213 هزار شهيد را تقديم انقلاب كردند در حاليكه طي سال هاي پس از انقلاب 800 هزار نفر در اثر سوانح رانندگي در كشور جان باختند يعني نزديك به 4 برابر شهداي انقلاب و جنگ.
4ـ متوسط نرخ مهاجرت نخبگان طبق آمار موجود، ساليانه 150 هزار نفر است كه معادل مالي اين رقم كمك ساليانه 200 ميليون بشكه نفت به اقتصاد اروپا مي باشد.
5 ـ سرانه مصرف انرژي در ايران با جمعيتي حدود 77 ميليون نفر دو برابر كشور چين با جمعيتي حدود 1ميليارد و سيصد ميليون نفر است.
6 ـ سرانه مصرف موادي نظير نوشابه هاي گازدار، قند و شكر، روغن، لوازم آرايش و جراحي زيبائي در ايران از سرانه جهاني بالاتر و موادي نظير شير، ميوه و سبزيجات، سويا و عسل از سرانه جهاني كمتر مي باشد كه اين نشان دهنده برنامه ريزي هاي دقيق دشمن است.
7 ـ با نگاهي بر نوع و حجم اطلاعات در دنياي مجازي مشاهده مي شود كه نوعي توطئه مخرب سهمگين در اين فضا، جوانان ما را تهديد مي كند.
اميد آنكه با درك شرايط حساس، به وظيفه خود كه منجر به رشد، شكوفايي و توسعه ايران اسلامي خواهد شد، اقدام نماييم.