چند نکته در خصوص “همایش ملی جهاد تبیین و اطلاع‌رسانی هنرمندانه”

صبح روز پنجشنبه 26 آبان 1401 “همایش ملی جهاد تبیین و اطلاع‌رسانی هنرمندانه” با حضور آقای سید ابراهیم رییسی رییس‌جمهور و جمعی از مدیران و کارشناسان روابط‌عمومی توسط شورای اطلاع‌رسانی دولت در «سالن اجلاس سران» برگزار شد.

نخستین نکته‌ی عجیب این بود که در عنوان همایش از نام “روابط‌عمومی” اصلا استفاده نشده بود… در حالی که جلسه، جلسه روابط‌عمومی‌های دولتی بود و نه اطلاع‌رسانی و نه چیز دیگر. شما وقتی از عنوان روابط‌عمومی استفاده می‌کنید علاوه بر روابط‌عمومی، اطلاع‌رسانی را هم پیش خود دارید./ «چون که صد آمد، نود هم پیش ماست.»

محض اطلاع عرض می‌کنم اطلاع‌یابی و اطلاع‌رسانی یکی از وظایف اصلی روابط‌عمومی‌ها‌ست، تعریف روابط‌عمومی نیست. دیگر اینکه شما را در استفاده از بقیه توانمندی‌های روابط‌عمومی مانند مدیریت بحران، ارتباطات انسانی، و… که از همه مهمتر و ارجح‌تر است غافل می‌کند.

به نظر می‌رسد هنوز تلقی دولت از روابط‌عمومی صرفا همان اطلاع‌رسانی از نوع خودشان (پروپاگاندا) باشد و این امر نشان می‌دهد که دولتی‌ها اولا هنوز مفهوم روابط‌عمومی را خوب درک نکرده‌اند و دیگر اینکه از اول هم برای استفاده از پتانسیل‌های بالقوه و بالفعل روابط‌عمومی برنامه‌ای نداشته و ندارد. اگر امروز کشور در این شرایط بحرانی قرار نمی‌گرفت چه بسا همایشی حتی به همین نام هم هرگز برگزار نمی‌شد چراکه اساسا چنین دولتی اصلا به روابط‌عمومی و اطلاع‌رسانی نیازی ندارد.

دوم اینکه روابط‌عمومی کپسول آتش نشانی نیست. روابط‌عمومی یک فرایند برنامه‌ریزی شده‌ی یکپارچه، منسجم و مستمر است. با روابط‌عمومی و راه‌کارهای ارتباطی نمی‌توان مشکلات و بحران‌های مدیریتی را حل کرد. نمی‌توانیم‌ از روابط‌عمومی چنین توقعی داشته باشیم.

سوم اینکه معنای “تبیین” این نیست که هر چه ما می‌گوییم درست است و هر چه دیگران می‌گویند غلط و هر که غیر این بگوید منافق، کافر، دروغ‌پرداز و شایعه‌پراکن است. چرا کافر؟ در این سخنان هیچ منطق ارتباطی دیده نمی‌شود. کار دولت و روابط‌عمومی‌های دولتی صرفا ایجاد بسترهای لازم برای اطلاع‌یابی و اطلاع‌رسانی است. هر مطلب و خبر و گزارشی که بیگانه با واقعیت‌های موجود و غیرواقعی باشد از سوی افکار عمومی رد می‌شود چراکه افکار عمومی از این سوراخ اطلاع‌یابی و اطلاع‌رسانی بارها گزیده است.

چهارم اینکه متاسفانه برخی بیهوده و ندانسته جنگ روایت‌ها را بزرگنمایی کرده‌اند. آنچه در اطلاع‌یابی و اطلاع‌رسانی مهم است اعتیار، صداقت و شفافیت است. آنهایی که جنگ روایت‌ها را مطرح می‌کنند برای فرار از پاسخگویی به جلو فرار می‌کنند و دیگر اینکه از گفتن حقیقت واهمه دارند و به همین دلیل در پناه واژه‌ها سنگر می‌گیرند. اگر روایت اول ما چنان بود چنان می‌شد. لطفا بس کنید ریاکاری و دغل‌بازی ارتباطی را.

روایت چه اول و چه آخر، همان واقعیتی است که اتفاق افتاده است و نمی‌توان وقوع و انتشار خبرهای خوب و بد را صرفا با منطق جنگ روایت‌ها تبیین کرد. به‌قول نماینده‌‌ای، اگر می‌خواهید خبرهای بد وجود نداشته باشد باید جلوی وقوع کارهای بد را بگیرید. روابط‌عمومی بر چنین منطقی استوار است.

متاسفانه فضا برای تعدادی اندک از خبرنگاران تا آنجا فراخ، رها و آزاد شده است که از گفتن فریب‌ها و بی‌صداقتی‌هاشان در تهیه و ارایه گزارش و خبر ابایی ندارند و بازی با افکار عمومی برای‌شان صرفا یک بازی تلقی می‌شود. “تبیین” در چنین فضایی چگونه ممکن است به نتیجه برسد؟

پنجم اینکه گویا در جغرافیای چالش‌های روابط‌عمومی باید بر “غربت زمانی”، “غربت معرفتی” را هم افزود و برخی خواص این حوزه، هنوز متوجه این مهم نشده‌اند… میدان روابط‌عمومی صرفا میدان شوآف کردن و اجرای کارهای نمایشی نیست… این را بدانیم و به آن عمل کنیم.

مهدی باقریان
نویسنده و فعال روابط‌عمومی
26 آبان 1401
منبع: www.shara.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *