در روزگار و زمانهای که حال هیچ کداممان خوب نیست و در شرایطی که هیچ کس سر جای خودش قرار ندارد و کرسیهای مدیریتی روابطعمومیها اغلب به دست افراد سیاسی با رویکرد ایدئولوژیک افتاده، یک اتفاق خوب در حوزه روابطعمومیها حالمان را بهتر کرد.
نوزدهمین کنفرانس روابطعمومی به همت دوستان انجمن متخصصان روابطعمومی و موسسه کارگزار روابطعمومی و با درایت و مدیریت دوست خوبم جناب آقای باقریان در سالن همایشهای بینالمللی مدیریت صنعتی ایران برگزار شد.
کنفرانس مذکور در حالی با بهترین کیفیت علمی برگزار شد که خبری از شخصیتهای دولتی، دوربین صداوسیما و اصحاب خبرگزاریهای رسمی نبود که بهنظر همین امر یکی دیگر از نقاط قوت این کنفرانس بهشمار میآمد که بیش از هر زمان دیگری وجهه علمی و مردمی آن را نمودار ساخت.
حضور پروفسور ساروخانی که به درستی پدر علم جامعه شناسی ارتباطات ایران نام گرفته است از جمله سخنرانان مراسم بود که با بیانی شیوا ما را از تکنولوژیمداری و حاکمیت تکنولوژی بر حذر داشت و تکنولوژی را ابزار دست انسانها دانست، نه مسلط بر انسان.
تعبیر نامیرایی انسان با الهام از حکیم توس که اشاره به شعر “نمیرم از این پس که من زنده ام که تخم سخن را پراکندهام” با اختراع خط و چاپ و گذر از جامعه شفاهی به عصر کتابت اشارهای زیبا و هنرمندانه به عصر ارتباطات بود که در کلام استاد ساروخانی محوریت داشت.
دکتر شکرخواه سخنران دیگر مراسم نیز جذابیتهای محتوایی خاص خود را داشت که تحولدیجیتال را چالشهای جدید متخصصان روابطعمومی دانست و اسکان بشر بر زمین، همراه با فرهنگ را توامان توصیف کرد.
لطف و ویژگی این دو سخنرانی بخشیدن روزنه امید به همه کسانی بود که تحولات سریع ارتباطات و تکنولوژی آن در قالب دیجیتال و متاورس و…آنها را دچار ترس و هراس و اضطراب از دگرگونیهای دنیای جدید ساخته است.
در کنار سخنرانان مجرب و بنام کنفرانس همچون دکتر عاملی، دکتر بشیر و بزرگوارانی که پیشتر ذکرشان رفت حضور سخنران جوان کنفرانس، دکتر شامی زنجانی عضو هیات علمی دانشگاه تهران بود که برای نخستین بار افتخار آشناییشان را داشتم و مطالب خوب و ارزندهای را ارایه کرد. اینکه آینده همه صنایع دیجیتالی است و نیمی از مشاغل در ۲۵ سال آینده توسط رباتها انجام میشود. در این راستا کشور چنانچه بخواهد تحول پیدا کند به اقدامات ساختارشکنانه در این حوزهها نیازمند است.
آنچه مایلم در پایان و به عنوان نتیجه کنفرانس اشاره کنم شامل موارد ذیل میباشد:
۱. منطقه در حال تحولات چشمگیر در حوزههای علمی است و چنانچه با همین فرمان پیش برویم حتی از همسایه نزدیک خود عراق هم عقب میافتیم. بهنظر نمیرسد دولتمردان ما حساسیت و همت لازم را در این زمینه داشته باشند.
۲. عصر مدیران سنتی بویژه در حوزه ارتباطات گذشته است و باید جای خود را به مدیران جوانی که تکنولوژی ارتباطات را درک کرده و به آن مسلطند داده شود. به دنیای دگرگون شده امروز باید به زبان خودش مسلط بود و سازمانها و روابطعمومیهای تحولخواه باید این مهم را دریابند.
۳. معنا و محتوای پالایش شده قبل از توسعه ارتباطی را میتوان با زبان جدید در قالب تکنولوژیهای نو ارایه و به نسل جدید تحویل داد.
۴. باید زبان نسل جدید که به نسل “z” شهرت دارد را آموخت؛ نسلی که با پدیدارهایی مانند گیمها و بازیهای رایانهای نگاه میکند و در دل اینترنت متولد شده و به مرگ و زندگی به مثابه بازی نگاه میکند نمیتوان با این نسل با نگاه و آموختههای منحط گذشته به داوری نشست. در غیر این صورت انقطاع نسلی و دوری از نسل جدید ما را گرفتار تضاد و اختلاف دهشتناک خواهد ساخت.
مطلب آخرم را با تشکر از دستاندرکاران مراسم به اتمام رسانده و دست مریزاد میگویم.
دکتر براتاله صمدیراد نویسنده و مدرس روابطعمومی